2022-05-29 11:30:29
داستان دختری ک بخاطر کنکور موهایش را از ته تراشید. قهرمان اراده و پشتکار و تلاش
با نمرات 14 علوم و ریاضی نهم در کارنامه ی خرداد
شکیلا کنکوری 1400 که دندانیزشکی آزاد شیراز قبول شد.
انتهای سال نهم برای مشاوره انتخاب رشته تجربی با مامانش اومد و گفت عاشق رشته تجربی و دندانپزشکی ام.
کارنامشو نگاه کردم توی دلم گفتم وااای چه دل خوشی داره اینهمه معدل 20 دوازدهم پشت کنکورن...
اونوقت این بچه نمراتش اینه تازه توی نهم
شروع کردم ازش یه سری آزمون گرفتم و باهاش مصاحبه ی اختصاصی انجام دادم.
در نتیجه بهش گفتم برای تو کار سخت تری خواهد بود باید بیش از حد تلاش کنی اما نشدنی نیست. و راهت ایناس ک میگم...... و کلی براش توضیح دادم راه رقابت در تجربی چی و چجوریه؟
راهش جلوتر بودن و تلاش بیشتر و...
به درخواست مادرش، شکیلا تحت نظر مشاور مرکزمون قرار گرفت.
دهم یازدهمش رو مدرسه ی دولتی میرفت، که چون خیلی غایب میشد و بجای مدرسه به کتابخانه میرفت و در امتحانات تشریحی مدرسه از راه حل های تستی استفاده میکرد در 3 درس تجدید شد. و حتی فکر می کردند که او بسیار تنبل و از زیر کار در رو هست. (امان از معلم های تشریحی محور و...)
اما شکیلا از سال دهم در کلاس های تست، شرکت می کرد و به لحاظ علمی از سطح مدرسه بالاتر بود.
به تدریج در آزمون های قلمچی رشد کرد و ترارش کم کم به 6500 رسید.
مشاور مرکز می گفت شکیلا اضطراب داره و وقتی ازش سوال میکنم می مونه ولی در آزمون کتبی بهتره
سال دهم با فراز و نشیب هایش و نمرات نه چندان مطلوب کارنامه اش و پاس شدن در شهریور گذشت..
اواسط سال یازدهم که کرونا شد و کتابخانه ها تعطیل شد شکیلا به شدت افت کرد چراکه در خانه شرایط مطالعه نداشت. یه برادر شیطون، یه خونه ی پررفت و آمد و...
خانواده به ناچار انباری خانه
در طبقه ی منفی 2 را برای او مهیا کردند.
اوایل نمی تونست در انباری که در زمستان بسیار سرد و در تابستان بسیار گرم و نفس گیر بود درس بخونه.
بوی دود ماشین همسایه ها داخل پارکینگ و سروصدای ماشین ها شکیلا رو خیلی اذیت میکرد، به ناچار از صداگیر جوشکاری استفاده میکرد که باعث میشد فک و دهانش هم اذیت شود.
اما شکیلا بزودی قدرت و توان مبارزه ی خود را جمع کرد و تلاش کرد.
و از شرایط کرونا یک فرصت طلایی برای پیشرفتش ساخت.
تا سال دوازدهم وارد مدرسه ی غیرانتفاعی شد.
طی سال کنکور، طبق صحبت های مادرش، گاهی انگیزه هایش افت می کرد و ناامید می شد.
برای همه پیش می آید اما مهم این هست ک در این شرایط باقی نمانی...
و شکیلا کم کم یادگرفت که قوی باشد..
انگیزه و عشقش به رشته دندانپزشکی و عشق شدید به پدر و مادرش او را محکم تر و قوی تر می ساخت...
براثر استرس زیاد، جوش های بدی زد ک تحملش برای یک دختر بسیار سخت است.
در نوروز منتهی به کنکور از پدرش خواست که موهایش را از ته بتراشد...
نمیخاست وسوسه بشه و یه وقت پاشه بره عیددیدنی
نمیخاست وسوسه بشه و از اون انبار تاریک برای هواخوری هم که شده در اون هوای زیبای بهاری بیرون بیاد.... نمیخاست شونه کردن و رسیدگی به موهاش وقتتشو بگیره
حتی تصورشرایط شکیلا قلبم رو بدرد میاره
اما شکیلا دیگه اون آدم قبلی نبود ک با هر بادی بلرزه... شکیلا دیگه ضعیف نبود، شکیلا دیگه شکننده نبود...
شکیلا یادگرفته بود در شرایط ناامیدی حال خودش و روحیه شو ترمیم کنه..
شکیلا یادگرفته بود هروقت افکارمنفی به سراغش اومد، اونو با افکار مثبت جایگزین کنه...
ساعت مطالعه و تعداد تست هاش هرروز بیشتر و بیشتر می شد.
اونقدر درس خونده بود که ذهنش پویا و فعال شده بود خوب یاد میگرفت، سرعت تست زنیش افزایش پیداکرده بود...
تا اینکه دوباره یه افت مطالعه در طول امتحانات نهایی بخاطر مبتلاشدن به کرونا شد پیداکرد.
ازطرفی تقلب های زیاد در آزمون های جامع سنجش، باعث شد رتبه ی نامطلوبی کسب کنه...
قطعا بعداز اینهمه تلاش، هرکسی باشه خیلی بهم میریزه
اما شکیلا خیلی زود به خود آمد و به خودش یادآوری کرد که تا روز کنکور، وقت رشد و پیشرفت هست.
رتبه ای ک کسب کرد 1200 با زیر گروه دو 650
می تونست پزشکی سراسری برخی شهرها و داروی تهران هم قبول بشه ولی به دندان علاقه داشت و دندان آزاد شیراز قبول شد.
شکیلا میگه بعد از اعلام نتایج با دیدن اشک شوق والدینم همه ی سختی ها رو فراموش کردم. و خوشحال ترین آدم روی زمین شدم.
عکس ها و کلیپ شکیلا دخترخوب پرتلاش دوس داشتنی رو مشاهده کنید.
1.2K viewsedited 08:30