2021-05-12 21:05:52
مولایم امر کرده است...
آیةالله حاج سیّدمحمّدصادق حسینی طهرانی مدّظلّه العالی
جناب محمّدبن مسلم شخصی متموّل و در میان قوم خود دارای شرافت بود. خدمت حضرت امام باقر علیه السلام رسید و از حضرت دستورالعملی خواست.
حضرت فرمودند: تَواضَع یَا مُحَمَّدُ! «این محمّد! تواضع نما و خود را پایین بیاور.» چون شخصی دارای مقام و اعتبار بود، همین اعتبار برایش بتی شده بود.
وقتی به کوفه برگشت آمد درِ مسجد جامع و طبقی از خرما آورد و شروع کرد داد زدن که: بیایید خرما بخرید. مردم می آمدند و خرما می خریدند.
وقتی اهل قبیله اش خبردار شدند آمدند سرزنشش کردند که تو دارای مقامی، و خرمافروشی در شأن تو نیست و با این کار آبروی ما را نیز می بری.
گفت: مولایم به من امری نموده و من مخالفت با امر او نمی کنم و از اینجا نمی روم تا تمام این طبق خرما را بفروشم.*
...شخصیتی که شأنش خرمافروشی در ملأ عام نیست، برای شکستن نفس این کار را کرد و آنچه باید به او برسد رسید! حجاب و مانع و سدّ راهش همین بود، این مانع هم شکسته شد.
وقتی انسان این روایت را می خوانَد یا می شنود نباید مثل حکایات دیگر باشد، بلکه باید تعمّق کند و به حقیقت معنا پی ببرد. أقلّ قلیلند آنان که در مقام شکستن آنچه سدّ راهشان است قدم بردارند.
«بادۀ توحید در کربلای عشق» ص ۹۲
* «رجال الکشّی» ص ۱۶۵
https://t.me/joinchat/AAAAAD1E3V1sLdIpZOI4oQ
858 views18:05