2022-09-01 10:30:10
این طبیعی بود. هرکسی در ابتدا از دیگران پیروی می کند؛ این روشی آسان است. تو خودت نمیدانی کجا میروی، نمی دانی چه کنی، چگونه کار کنی. شروع میکنی به درخواست از کارشناسها. و مشکل این است که در جستار معنوی هیچ کارشناسی وجود ندارد ـــ نمیتواند باشد، زیرا هر انسان چنان منحصربهفرد است که کارشناسی ناممکن است.
کارشناسی وقتی ممکن است که فردیت وجود نداشته باشد. تو در مورد مادّه میتوانی به نتیجهگیری برسی ــ مادّه قابل پیشبینی است ـــ ولی در مورد انسان نمیتوانی به همان روش به نتیجهگیری برسی.
چیزی در مورد انسان غیرقابل پیشبینی میماند، و ویژگی و عصارهی خاص انسان در غیرقابلپیشبینی بودن اوست. این چیزی است که او را انسان میسازد؛ این آزادیِ اوست. او در قانون علت و معلول محصور و محدود نیست؛ او تحت یک قانون کاملاً متفاوت عمل میکند. او میتواند طوری عمل کند که برای تو غیرقابل تصور باشد، با دیدن موقعیت، قابل تصور نیست. اگر آن را پیشبینی میکردی، پیشبینی تو مسخره بهنظر میرسید. ولی انسان میتواند در خارج از قانون علت و معلول عمل کند.
پس چگونه به انسان کمک میشود؟ ـــ یک مرشد چگونه میتواند به دیگران یاری برساند؟ کمک او این نیست که اطلاعات و دستورالعملهای جزیی بدهد؛ او فقط با نشان دادن و اشاره کردن کمک میکند. او اشاره میکند، راهنمایی نمیکند. این یکی از اساسیترین نکات برای درک بودا است: او راهنمایی نمیکند. او تمام نقشهی سفر را به تو نمیدهد، بلکه فقط اشاره میکند: یک اشارهی مبهم و ظریف. نیازی نیست او را در تمام جزییات دنبال کنی. میتوانی او را درک کنی و سپس باید کار کنی تا روش زندگی خودت را پیدا کنی.
و من کاملاً با او موافق هستم. او این را با سختی آموخته است؛ من نیز این را به سختی آموختم.
به من گوش بدهید ــ با قلبی گشوده به من گوش بدهید. سعی کنید که آنچه را به شما منتقل میشود درک کنید، ولی بطور مکانیکی اینهارا دنبال نکنید. بگذارید نخست یک ادراک در شما بشود، سپس از ادراک خود پیروی کنید، نه از دستورات من. دستورات من فقط میتواند به شما کمک کند تا چشمان خود را به سمت آسمان بالا ببرید. دستورات من نمیتواند یک الگوی ثابت زندگی به شما بدهد؛ نمیتواند یک انضباط خاص به شما بدهد: بلکه یک جهت به شما میدهند. و تفاوت بسیار زیاد است: یک جهت پدیدهای کاملاً متفاوت است؛ ولی یک توصیف، توضیحات جزیی از شما یک برده میسازد.
فقط یک روزنه است: انگشتانی که ماه را نشان بدهند کمک بسیار عظیمی است. نیازی نیست که به آن انگشتان بچسبی، نیازی نیست انگشتان را بپرستی. درواقع، وقتی شروع کنی به نگاه کردن به ماه باید انگشتان را کاملاً فراموش کنی. احساس سپاسگزاری داری، ولی یک تقلیدکننده نخواهی بود. تو در حق خودت یک فرد خواهی بود؛ یک آگاهی آزاد خواهی بود. این پیام اساسی بودا است.
او میگوید:
این راه هشتگانه است.
به یاد بسپار: این تنها یک اشاره است: “راه هشتگانه” فقط راهی است برای بیان تجربهی خودش، تا یک جهت خاص به شما بدهد. عصارهی راه هشتگانه در واژهی “درستی” rightness است. بودا از واژهی “درستی” در مورد همهچیز استفاده میکند. او زندگی را به هشت بخش تقسیم میکند و از “درستی” برای هر بخش استفاده میکند: خوراک درست، تلاش درست، ذهنیت درست، سامادیِ درست و غیره وغیره. و این فقط موضوع هشت بخش نیست؛ اگر درک کنی، آنگا این باید بعنوان یک جهت از آن استفاده شود.
هر عملی که انجام بدهی میتوان به روش درست یا به روش غلط انجام شود؛ هردو روش همیشه وجود دارند. پس باید منظور او را از “درستی” درک کنید، اساس آن را بفهمید. شما باید طعمی از آن درستبودن را بچشید؛ آنگاه میتوانی آن را در مورد همه کاری که انجام میدهی بهکار ببری. مشغول راه رفتن هستی: میتوانی به روشی درست راه بروی و یا میتوانی به روشی غلط راه بروی. مشغول شنیدن هستی: میتوانی به روشی درست گوش بدهی و یا میتوانی به روشی غلط بشنوی.
دامّا پادا / طریق حق DhammaPada / Osho تفسیر سخنان بودا توسط اشو / 7 Vol. / جلد ۷ / برگردان: محسن خاتمی / شهریور ماه ۲۷۰۱ توجه این پستها بصورت تکی قابل استناد نیست و حتماً باید قبل و بعد آنها خوانده شود تا تصویر درستی از سخنان اشو به دست آید تمام کتاب بهصورت کامل و سانسورنشده در پستهای کوتاه در همین کانال آمده است.
68 views07:30