@OstadFazelNazari
چو آه در تن بیروح نی دمیده شدم
سکوت بودم و با یک نفس شنیده شدم
شبیه سایه، عدم بود هستیام اما
به هر طرف نظر انداخت نور، دیده شدم
همین که چشمۀ عشق تو در دلم جوشید
ز کوه صبر به دشت جنون کشیده شدم
تو سیب سرخی و من برگ سبز، خوشحالم
که در کنار تو بودم که با تو چیده شدم
قسم به آه که فاضل ندارد از خود هیچ
من از اضافۀ خاک تو آفریده شدم
#فاضل_نظری
#وجود
#اضافی
پن:
گوشهای از استقبال علاقهمندان به شعر و ادبیات در روز دیدار با #دکتر_فاضل_نظری عزیز در نمایشگاه کتاب سال ۱۴۰۱
#صف_کتاب
بیست و نهم اردیبهشت ماه هزار و چهارصد و یک خورشیدی
بماند به یادگار