مدیریت خشم از ديدگاه تئوری انتخاب، 'خشم' يک بيماری نيست، يک ا | روانشناسی زندگی بهتر
مدیریت خشم
از ديدگاه تئوری انتخاب، "خشم" يک بيماری نيست، يک اختلال در ساختار شخصيت نيز به شمار نمیرود، يک مشكل هورمونی يا چيزی كه فراسوی كنترل فرد پرخاشگر باشد هم تلقی نمیشود، بلكه رفتاری است كه فرد به هنگام مواجهه با مانع و ناكامی از خود بروز میدهد؛ اين رفتار معطوف به "هدفی" است و آن هدف "رفع ناكامی" است.
چون اين رفتار هدفمند است، پس فرد به طور كاملا آگاهانه آن را انتخاب میكند. ممكن است بپرسيد چرا افراد "خشم" را انتخاب میكنند؟
بر اساس تئوری انتخاب "خشم" و "ابراز پرخاشگری" برای فردی كه آن را انتخاب میكند، كنشهای موثری دارد. خشم يعنی "كنترل خودت را از دست بده تا كنترل ديگران را به دست بگيری".
وقتی خشمگين میشويم و پرخاشگری میكنيم، در واقع شيوهای را انتخاب میكنيم تا ديگران را وادار كنيم كاری را كه از آنها میخواهيم انجام دهند. اين شيوهای است كه ما در دنيای مبتنی بر كنترل بیرونی آموختهایم.