Get Mystery Box with random crypto!

پزشک و روانکاوی به نام جان بالبی نخستین کسی بود که تحقیقاتی در | رویکردهای درمانی

پزشک و روانکاوی به نام جان بالبی نخستین کسی بود که تحقیقاتی دربارۀ نظریۀ دل‌بستگی انجام داد.
وی تحقیقات خود را در سال ۱۹۲۸ با کودکان مضطرب در مدرسه‌ای در انگلستان آغاز کرد.

وی در این مدرسه یک نوجوان بدون مادر و یک کودک وابسته و مضطرب را درمان کرد.

این تعاملات بالبی را به موضوع جدایی از مادر و تأثیر طولانی ‌مدت این جدایی بر سلامت روان فرد علاقه‌مند کرد. بالبی در طول دوران کاری‌اش، با کودکان یتیم کار کرد و در سال ۱۹۵۸ نخستین مقاله‌اش را دربارۀ نظریۀ دل‌بستگی منتشر نمود. از نظر بالبی، نقش والد آن است که «محیطی امن» برای کودک فراهم آورد.

نبود چنین تربیتی توانایی کودک را برای اعتماد به دیگران و برقرای رابطۀ صمیمانه دچار مشکل می‌کند و در موقعیت‌های وخیم، می‌تواند به بیماری روانی منجر شود.

فقط رنگ چشم یا شکل دماغ‌مان نیست که از پدر و مادرمان به ما می‌رسد، در واقع، عقاید، رفتارها و نوع مواجهۀ آن‌ها با ما تأثیری بسیار عمیق بر شخصیت ما می‌گذارد. تأثیری که خودش را در دوستی‌ها و عاشقی‌هایمان و در تربیت کودکان‌مان نشان می‌دهد.

روان‌شناسان مدت‌هاست که دربارۀ تجربۀ کودک از والدین‌اش تحقیق می‌کنند.

آن‌ها می‌گویند سبکِ دلبستگی ما به آن‌ها می‌تواند پیش‌بینی‌ کند که خودمان چگونه والدینی خواهیم شد.

اگر پدر و مادری بی‌توجه یا بی‌عاطفه داشتیم، به احتمال بسیار، خودمان هم چنین خواهیم شد.


مقاله‌ی "آیا در تربیت کودکان‌تان راه و رسم پدر و مادرتان را در پیش می‌گیرید؟" (ترجمان علوم انسانی)

جولی فرگا
ترجمه: فاطمه زلیکانی

 @Psycho_Approaches