Get Mystery Box with random crypto!

مارشال برمن در سال 1982 در کتاب تجربۀ مدرنیته، زندگی مدرن را ب | قَطْرُ المَطَر

مارشال برمن در سال 1982 در کتاب تجربۀ مدرنیته، زندگی مدرن را به گردابی تشبیه کرد که همه کس و همه چیز را در حالتِ شدن و صیرورتِ دائم نگاه می‌دارد. وی سرچشمه‌های این گرداب را برشمرد که من آن‌ها را از ترجمۀ مراد فرهادپور با تلخیص و اندکی تصرّف نقل می‌کنم:
«تغییر تصور ما از جهان و جایگاهمان در آن، بر اثر کشفیات عظیم در علوم فیزیکی؛ صنعتی شدن تولید؛ ایجاد محیط‌های جدید بشری و انهدام محیط‌های قدیمی؛ شتاب ضرباهنگ زندگی؛ قدرت شرکت‌های بزرگ؛ مبارزۀ طبقاتی؛ افت‌وخیزهای عظیم در شمار و ترکیب جمعیت مردمان؛ ریشه‌کن شدن میلیون‌ها انسان از مسکن آباواجدادی و پرتاب شدن‌شان به قلب اشکال نوینی از زندگی؛ رشد و گسترش سریع مناطق شهری؛ ارتباط و اتصال دورترین و غریب‌ترین اقوام و جوامع انسانی با یکدیگر به واسطۀ بسط روزافزون نظام‌های ارتباط جمعی؛ ظهور دولت‌های ملی با ساختار و عملکرد بوروکراتیک برای افزایش دائم قدرت؛ چالش توده‌های آدمیان با حاکمان اقتصادی و سیاسی جوامع برای دستیابی به حدی از تسلط بر زندگی و سرنوشت خویش؛ و سرانجام نوسانات حادّ بازار جهانی سرمایه‌داری که چون سیلابی همۀ این مردمان و نهادها را به پیش می‌راند.»
بِرمَن سپس همان‌جا از طیف بس متنوعِ خیال‌ها / آرمان‌ها / تصورات (visions) و ایده‌هایی نوشت که از دل این فرایندهای تاریخی-جهانی سربرآورده‌اند تا مردان و زنان را به سوژه‌ها [فاعل‌ها] و همچنین ابژه‌های [موضوعات] مدرنیزاسیون بدل سازند و به آنان قدرت تغییر جهانی را بدهند که در کارِ تغییر ایشان است؛ تا شاید از این طریق از دل این گرداب بگذرند و آن را از آنِ خویش سازند. به گفتۀ برمن، این خیال‌ها و ارزش‌ها به صورتی کلی و نه چندان دقیق تحت نام مدرنیسم دسته‌بندی شدند و پس از آن، دیالکتیکی دائمی میان مدرنیزاسیون و مدرنیسم برقرار شد.
برمن اگر 40 سال پس از آن کتاب هم زنده بود و باز می‌نوشت، چه چیزی به گرداب (maelstrom) می‌افزود و چه چیزی به آرمان‌ها (visions)؟

انسان معاصر عرب در این گرداب چه می‌کند؟ برای آنان که صدایی دارند خیال و آرمانی هم مانده است؟ از چه می‌گویند؟ چگونه می‌گویند؟ در این دنیای بی‌سامان عشق هم قراری دارد؟