آفتاب که همان آفتاب است.شب هم همان شب.گیاه هم همان است و زمین | امیدگاه
آفتاب که همان آفتاب است.شب هم همان شب.گیاه هم همان است و زمین و آسمان هم همان... پس چرا آدم فکر می کند عبور زمان و تغییر فصل و سال قرار است چیزی را عوض کند؟ این امید به بهبود و تغییر از کجا می آید؟...
فرض کن یک آفتابه ی مسی هستی و با خودت فکر می کنی که قرار است توی آبریزگاه یک پادگان بنشینی و مدام شاهد و شویای شناعت های آدم های زیادی باشی یا در بهترین حالت ساکن خلآء یک خانه ی اعیانی در محله ای در اصفهان... ولی یکهو می بینی نشسته ای توی دکور یک خانه ی مدرن توی قیطریه ی تهران و شده ای شاهد فاخر گذشته ای پرشکوه و پر مباهات...
امید به بهبود اوضاع در اثر عبور زمان و نو شدن فصل و سال باید چیزی از این جنس باشد...
نوروزتان مبارک و حالتان رو به تحول به بهترین حال ها...