راز دل ما pinned « گاه زیر پوست شهر نادانی به روشنیِ سنگ های | راز دل ما
راز دل ما pinned « گاه زیر پوست شهر نادانی به روشنیِ سنگ های کفِ رودخانه پیداست! هوس، جامه عشق به تن پوشیده؛ و آرامش گذراست! وقتی غنچه های رز پرپر بر تنِ تب آلوده ی خاک درمی غلتند و قناری، مرغ عشق؛ قفس را آشیانه گرم پنداشته اند روشن است که چرا عمر پروانه و سنجاقک آبی…»