Get Mystery Box with random crypto!

سیاه‌چاله‌ی الکی مشکل فیلم تی‌تی، دیر شروع‌شدن و زود تمام‌ | رفقای نقد

سیاه‌چاله‌ی الکی

مشکل فیلم تی‌تی، دیر شروع‌شدن و زود تمام‌شدن است. ناملایمات زندگیِ قبلیِ دکتر باید در پنج دقیقه‌ی ابتدایی فیلم تمام بشود و عشق جدید و هوای تازه زودتر جریان بیابد. قصه کُند پیش می‌رود درحالی‌که در این کُندی دکتر و تی‌تی هم شخصیت‌پردازی نمی‌شوند. از سویی دیگر، در انتها، پایان‌بندی و درام ناقص می‌مانَد. ظاهراً دکتر هم مثل تی‌تی خُل شده. اما چگونه؟ روشن نیست. دکتر در محافل علمی رفت‌وآمد دارد. حضور تی‌تی در این محافل چگونه است؟ اصلاً فیلم به این جاها نمی‌رسد. چرا؟ چون فیلم نود دقیقه است. پلات درست برای تی‌تی فیلمی ۱۸۰ دقیقه‌ای است. زندگی دکتر و تی‌تی چگونه برگزار می‌شود؟ حضور در جامعه و دانشگاه. عشق‌ورزی و خُل‌بازی یک فیزیکدان و یک زن کولی. در فیلم همه‌ی این‌ها غایب‌اند.

قلاب قصه باید از ضرورت‌های وجودیِ شخصیت باشد. اگر ابراهیم به جای کاغذ در تبلتش مسئله حل می‌کرد، قلاب قصه چه می‌شد؟ آیا مثلاً تبلت گم می‌شد و استاد به دنبالِ تبلت گم‌شده به دختر می‌رسید؟ این قلاب، جایی گیر نمی‌کند و مخاطب را نمی‌کِشد. قلاب قصه، از تقدیر شخصیت می‌جوشد نه از حادثه و تصادفی که به قصه تحمیل شده.
- «کاغذها را چه کار کنم؟»
- «بریزشان دور.»
چرا چنین کار بی‌منطقی از زن سابق ابراهیم سر می‌زند؟ راستی اگر استاد، حل مسئله را در فضای ابری ذخیره می‌کرد چه می‌شد؟ فیلم ساخته نمی‌شد؟

فیلم درباره‌ی زیست کولی به مخاطب اطلاعات می‌دهد درحالی‌که باید زیست کولی در شخصیت و جزئیات موقعیت و شخصیت پرداخته و ساخته شود و از دریچه‌ی چشم بازیگر به حس مخاطب برسد. صفت‌های اخلاقیِ ناهمگون و شگفتی‌آور و بعضاً متضادِ کولی‌ها باید با حس مخاطب درک شود؛ اطلاعات کافی نیست.

مضمونِ علمی از سخت‌ترین مضمون‌ها برای فیلمنامه و خلق موقعیت درام است. همیشه این‌طور بوده که موقعیت دراماتیک دانشمند به کمک یک موقعیت نمایشیِ سرراست‌تر جلو برده می‌شود. اینجا مخاطبْ فیزیکدانی نمی‌بیند. فیزیکدانیِ ابراهیم، سطحی و پِیکَرینه است و عمیق نمی‌شود. مسئله‌ی علمی دکتر، مسئله‌ی فیلمساز و مخاطب نمی‌شود و به تی‌تی هم نمی‌چسبد. ماجرای عشقی جداست و ماجرای سیاه‌چاله الکی است. اگر سیاه‌چاله‌ای هم نباشد این عشق واقع می‌‌شود.

#تی‌تی
#سجاد_نوروزی
@rofaghaenaghd