درگیری و اختلاف خستهمان میکند. ... جلسهی دفاع از رسالهی | اخلاق در حوزه اجتماع
درگیری و اختلاف خستهمان میکند.
... جلسهی دفاع از رسالهی دکتری است. از آنجا که دانشجو از کشور عراق است، بلافاصله پس از تلاوت آیاتی از قرآن، سرود ملی این کشور پخش میشود؛ با مضامینی سرشار از ستایش و تمجید ملّت عراق و آرزوهای خوب برای آن مردم. ما هم به احترام این همه ستایش و دعا میایستیم و بیاختیار شعر را زمزمه میکنیم. بعد سرود ملّی خودمان پخش میشود؛ با آهنگ و ریتمی آشنا و مضامینی ایدئولوژیک و یادی از شهیدان گرانقدر و آرزوی پایداری برای جمهوری اسلامی. در آن چند ثانیهای که سرود ملّی عراق پخش میشد، تمام خاطرات جنگ هشتساله و دشواریهای آن پیش چشمم رژه میرفت. بیتابیهای مادرم، دوستان شهیدم، انفجار، شب عملیات، نونیهای شلمچه، شیمیایی حلبچه، گرمای تابستانِ کوشک، گرد و خاکِ پاسگاه زید، و ماجراهای جزیرهی مینو. چه کسی فکرش را میکرد پس از سه دهه، آن همه درگیری به این دوستی بیانجامد؟ اگر در سال ۶۵ کسی به من میگفت سی و چند سال دیگر در یک سالن، آن هم در شهر قم، گروهی ایرانی و عراقی، زیر یک سقف به احترام سرود ملّی یکدیگر میایستند و یاد جانباختگان وطنِ هر دو کشور را گرامی میدارند، و برای هم آرزوهای خوب میکنند میگفتم دارد شوخی بیمزهای میکند؛ ولی حالا این اتفاق افتاده بود و دو گروه از ایران و عراق مثل دوستان دیرین، در یک جلسه جمع شده بودند، برای هم آرزوهای خوب میکردند و در ستایش یکدیگر کف میزدند. اگر از سالنِ جلسهی دفاع بیرون برویم و این دو ملّت را از منظری بالاتر نگاه کنیم، باز هم وضع همینگونه است. کسی از آن هشت سال ستیزه یادی نمیکند، برادری میان دو ملت دو باره جوانه زده و کینههای جنگ را تا اندازهی زیادی شُسته است. گویی هیچیک از این دو ملت دوست ندارند در بارهی دشمنی گذشته حرفی بزنند، اگر هم گاهی حرفی پیش میآید، حساب حزب بعث را جدا میکنند. ما انسانیم، به صورت طبیعی از کینهتوزی بیزاریم و از این که ستیزه، خشم، خشونت، و اختلاف را بر دوش بکشیم بدمان میآید. آنقدر که اختلاف از ما انرژی میبرد و خستهمان میکند، دوستی، صلح، و آرامش برایمان هزینه ندارد. کاش میتوانستیم اختلافات داخلی خودمان را نیز، کم اهمیّت بدانیم و با یاد خطاهای گذشته، این اختلافها را تازه نکنیم؛ همانگونه که توانستهایم اختلافات خود را با ملتهای دیگر کمرنگ و کماهمیت ببینیم. مهراب صادقنیا ۱۴۰۱/۳/۲۶ @sadeghniamehrab