بزرگمهرِ لقمان: از زمانِ نویسندگانِ دینکرد تا به امروز، در این هزار و اندی سال، در پهنهی دانش و فرهنگ و زبانهای ایرانی پژوهندهای به ژرفآگاهی و فراخبینشی و زباندانیِ رهامِ اشه نبوده است.
رهامِ اشه اندر «ایورزِ (سفرِ) شگفتِ شاهزادهی پارتی» نه تنها «سرودِ مروارید»، این یادگارِ بازمانده از روزگارِ اشکانان، را از بننبشتهای بر جای مانده، به زبانهای سوریگ (سُریانی) و یونانی، به انگلیسی و پارسیگ (پهلوی) گزارده که برایِ نخستین بار، پس از سالها پژوهش و بررسی، پرده از رازِ این سرودِ کهن، که پژوهندگانی بسیار برش انگشت بر دهان مانده بودند، برداشته است.
اشه، اندر سرسخن، جایگاهِ یکیکِ بخشهای سرود را در دستگاهِ اندیشگیِ مزدیسنی آشکار کرده است. چنین، هر آن که با جهانبینیِ مزدیسنی آشنا باشد، دریابد که سرایندهی این سرود به باریکبینی و به سنجیدگی اندیشهی مزدیسنی را بیکموکاست و به گونهای نمادین در این سرود جای داده است و هیچ بخشی از سرود نیست که بیگانه از اندیشهی مزدیسنی باشد.
این نوشته را در تارنمای «
پارسیانجمن» یا تارنمای «
بزرگمهرِ لقمان» بخوانید.
پارسیانجمن
@Parsi_anjoman