استعفاء ! آیا اگر با مقام بالادستی اختلاف داریم راحت استعفاء | خبر بیمه
استعفاء !
آیا اگر با مقام بالادستی اختلاف داریم راحت استعفاء دهیم یا به زور در سمت باقی بمانیم ؟ و یا این سوال مهم که مقام بالاتر با چه رفتاری از ما میخواهد که استعفاء دهیم و نیامدن ها ، نرفتن ها ، نگفتن ها ، هر کدام چه معنا و مفهومی دارد ؟
استعفاء در ادبیات عرب ،از باب استفعال و به معنای طلب عفو و بخشش است. استعفاء در فرهنگ سیاسی و به لحاظ ماهوی البته به معنای کنار کشیدن صاحب منصبی از سمت و متفرعات آن باشد.
چنانکه تاریخ سیاسی و تجارب زیسته بشری به نیکی نشان می دهد،پدیده استعفاء دادن در کارکرد خود انحاء و اقسامی داشته و دارد و بواقع با رویکردها و جهت گیری های مختلف است که شگل می گیرد. در تبیین علمی استعفاهای موجود میتوان گفت ، مثلا گاه استعفایی از سر ضعف و نقصان و یا از روی ترفند و تاکتیک سیاسی پا به میدان در می گذارد و بعضاً در مراحل و مقاطعی، مقبول و مردود جمع و جماعتی واقع میشود و گاه هم باعث و بانی استعفا، صرفا یک امر صادق اخلاقی است. گاه میتوان تشنه قدرت بود و برای تداوم و بقای آن به هر رطب و یابسی چنگ فرا انداخت و وسایل مورد نظر را توجیه گرایانه در خدمت اهداف تعیین شده نفسانی خود در آورد! و گاه هم می توان شیفته خدمت بود و در اقتداء به مولا علی، بی پرده و بی پروا، خلع نعلین نمود و عطای قدرت را به لقای آن بخشید!
چرا باید آشفتگی ها و نابسامانی ها و اختلاف نظرها را که قانوناً معطوف به جای دیگر است، سهوا و عمدا ،تماماً متوجه افراد ثالثی کرد که بواقع آن در حیطه اختیارات محوله و مسئولیت های بالذات سازمانی او نیست ! چرا باید گناه گنه کردگان در بلخ را، به گردن بی گنهان شوشتر انداخت!؟ چه کسانی نا‌جوانمردانه از این مالایطاق سازی ها سود هنگفت می برند!؟
طلب منصب فانی نکند صاحب عقل عاقل آن است که اندیشه کند پایان را!
