2017-10-24 13:05:06
#کسر خدمت#
شماره دو
دو سه هفته ای طول کشید که ما شمارههای مختلف را بگیریم و ایشان را به دلیل مشغله ای که داشتند پیدا نکنیم. بعد از سه هفته بلاخره مسئول پیگیری در دانشگاه شماره موبایل ایشان را به من داد و جلوی خودم با ایشان هماهنگ کردن که الان این بنده خدا زنگ میزنه، باشون صحبت کنید و وقت بدید برسن خدمت شما
من تماس گرفتم و برای دو هفته بعد وقت دادند. روز قرار من پروپزال را آماده کرده بودم که ان شاالله خیلی درگیر تدوین پروپزال نشوم. بعد از صحبت های اولیه، استاد محترم گفتند من الان فرصت نگاه کردن به پروپزال را ندارم. فرم ها را گرفتند و امضا کردند تا من بتوانم فرآیند اداری تصویب پروپزال را دنبال کنم. بنده هم خوشحال رفتم سراغ پیگیری کارها
تا یادم نرفته بگویم که دانشگاه از ما به صورت شفاهی تعهد گرفته بود که ما هر دو هفته در جلسات دفاع سایر کسانی که کسر خدمت گرفته بودند شرکت کنیم. ما هم دو هفته مرخصی میگرفتیم و تا انتهای تهران میرفتیم.
در یکی از همین جلسات من پروپزال امضا شده را تحویل مسئول پیگیری دادم.
ایشان هم گفت ظرف یک یا دو هفته آینده ارسال میکنیم بنیاد نخبگان نیروهای مسلح. من هم با توجه به مطالبی که از سایر دوستانم شنیده بودم تصمیم گرفتم تا موافقت بنیاد نیامده کاری نکنم چون ممکن است موضوع را قبول نکنند و یا مشکلاتی پیش بیاید.
هفته سوم شد و وقتی دیدم خبری نشد تماس گرفتم(این تماسها هم داستانی دارد که در هر پنجاه بار شماره گیری اگر خوش شانس باشی یک دفعه می توانی اتاق مسئول پیگیری را بگیری و با نظر و صلوات اگر در اتاق باشد یا مرخصی نرفته باشد). خلاصه ایشان گفتند من فراموش کردم و فردا حتما پیگیر میشم و اطلاع میدم.
فردا شد سه روز بعد و تماس گرفتن که من با استاد راهنما تلفنی صحبت کردم. ایشان پروپزال را دقیق خوانده و گفته که این موضوع در تخصص من نیست!!
حالا بیا توضیح بده که ایشون تایید کرده و امضا کرده پروپزال را ولی توضیح دادن با ندادنش فرقی نمی کرد.
قرار شد استاد راهنمای دیگری معرفی کنند. که این فرآیند هم یک و نیم ماه زمان برد.
پی نوشت: اسامی تمامی این افراد در خاطر بنده هست. منتها فکر کردم شاید بهتر باشد کلا از کسی اسمی برده نشود.
در خصوص مکانها و موضوعات تحقیق هم به صورت کلی اشاره می شود.
103 views10:05