2021-07-03 09:00:21
تاثیر استخراج رمزارز بر قطعی برق
از سوی دیگر صنعت برق کشور همه ساله در ماههای تابستان، ناتوانی و بیرمقی خود را با خاموشیهای گسترده نشان میدهد. نبود سرمایهگذاری کافی در این بخش، هدر رفتن تولیدات در شبکه توزیع و مصرف صنایع، کارخانهها و تأسیسات بزرگی که در اختیار خصولتیها، بنیادهای وابسته به سپاه و بیت خامنهای و دیگر باندهای حاکم بر کشور است، امکان چندانی برای استفاده مردم و بنگاههای ناتوان خصوصی باقی نمیگذارد. اما بهتازگی کارگزاران حکومتی از تکنولوژی استخراج بیت کوین و ارزهای دیجیتالی بهره برده و به قیمت خاموشیهای گسترده برق، منبع تازهای برای کسب درآمدهای ارزی بهدست آوردهاند که باز ثمره آن را میتوان در ایجاد ثروتمندان حکومتی یافت که «فوربس» از آنها گزارش تهیه کرده است.
«قطعیهای مکرر برق از مباحث داغ این روزها است و برای این اتفاق از دلایلی چون کمبود سوخت، کمآبی تا مصرف بالای برق مزرعههای استخراج بیتکوین نام برده میشود. اما در میان همه عوامل، متهم ردیف اول، برای خاموشیها مزرعههای استخراج رمز ارز و بیت کوین در سراسر کشور مطرح میشود؛ زیرا استخراج صنعتی بیتکوین نیاز به دستگاههای ماینینگ صنعتی دارد که مستلزم مصرف شدید برق است. در یکی دو سال گذشته علاوه بر انعقاد قراردادهایی با دیگر کشورها در زمینه استخراج بیتکوین در ایران، بسیاری از بنگاهها و مراکز تولیدی هم بنا بر دلایل اقتصادی فعالیت خود را رها کرده و با هدف کسب درآمد بیشتر به عرصه استخراج بیت کوین روی آوردهاندند» (ایمنا۱۱خرداد۱۴۰۰)
«فوربس» به قطعی گسترده برق در برخی شهرهای ایران اشاره کرده و مینویسد حتی خاموشی زمستان پارسال در تهران نیز بهخاطر اوجگیری مصرف برق توسط ماینرها بود. دولت تاکنون ارقام متفاوتی از مصرف برق ماینرها اعلام کرده که بین ۶۰۰ تا ۲۰۰۰ مگاوات بوده است. این ارقام ۱ تا ۳درصد مصرف برق ایران را شامل میشود. این میزان از مصرف برق توسط ماینرها میتواند یک تا سه میلیارد دلار برای آنها درآمد داشته باشد. این گزارش میگوید، حدود ۷۲درصد از میلیونرهای ایران یعنی جمعیتی در حدود ۱۸۰هزار نفر، در بازار رمزارز سرمایهگذاری کردهاند.
حکومت الیگارشیهای میلیاردر
حالا دیگر شنیدن و خواندن اینکه «با ادامه این روند،
چنین جامعهیی چشمانداز روشنی نخواهد داشت و در کوتاهمدت با بیثباتی، ناآرامی، اعتراض و اعتصاب مواجه خواهد شد». امری معمول و جاری است. رسانههای حکومتی میگویند که «پروندههای قطوری برای شخصیتهای سیاسی وجود دارد که متأسفانه به تعطیلی رفته است و اقدام اساسی در این مورد صورت نگرفته است» (ایلنا۹تیر۱۴۰۰).
و تأکید میکنند «این الیگارشی با زد و بند، ثروتهای مردم را به بیرون از کشور منتقل کرده و هنوز هم چشم به تهمانده آن در نظام تصمیمگیریهای اساسی دارد».
در واقع، ایران حالا یک طبقه بسیار کوچک از «ابر ثروتمندان» دارد و یک طبقه بسیار بزرگ از «فقرای مطلق». بخش عمدهیی از این ثروتمندان به رانتهای اطلاعاتی دسترسی دارند و بیشترین سود را از افزایش انفجاری قیمتها در بورس و هر کالا و خدمات و منبع عمومی دیگر کسب کردهاند.
گزارش «فوربس» میگوید اقدامات دولت ایران به رشد این گروه کمک کرده است: دولت ایران، پیش از این یک درصد از ذخایر «صندوق توسعه ملی» را به بورس تهران تزریق کرده و در مرحله بعد هم، همین چند ماه پیش، حدود ۵۹۵میلیون دلار (معادل حدود ۱۳هزار میلیارد تومان) به بازار سرمایه ایران تزریق کرد که موجب رشد جهشی بازدهی در بازار سرمایه ایران شد.
این در حالی است که بر اساس گزارشهای رسمیِ اخیر، نرخ فقر در ایران به شکلی فزاینده رشد پیدا کرده و اکنون، حدود ۶۰درصد از جمعیت ایران، زیر «خط فقر نسبی» زندگی میکنند. رئیس مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی، از آمار تکاندهنده فقر مطلق در ایران رونمایی کرد و گفت در طول سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸، شاخص «خط فقر مطلق» در ایران به ۳۰درصد رسیده است.
بر اساس تعاریف سازمان ملل متحد، درآمد کمتر از روزانه ۲.۲ دلار بهمعنی این است که فرد زیر خط فقر مطلق زندگی میکند و نمیتواند نیازهای اساسیِ زندگی خود را تأمین کند. با نرخ دلار ۲۵هزار تومانی، این مبلغ معادل درآمد روزانه ۵۵هزار تومانی به ازای هر نفر و ماهانه یک میلیون ۶۵۰هزار تومانی به ازای هر نفر است.
«به این ترتیب، یک خانوار ۴نفره، برای آن که با معیارهای قاره آفریقا، بالای خط فقر زندگی کند، باید ماهانه دست کم حدود ۶میلیون و ۶۰۰هزار تومان درآمد داشته باشد. اگر حدود ۳۰درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق قرار داشته باشند، یعنی حدود ۲۵میلیون ایرانی کمتر از این میزان درآمد دارند و از منظر سازمان ملل، فرقی با فقرایِ آنگولا یا بورکینافاسو ندارند» (فرارو ۱۰تیر۱۴۰۰).
@sedaye_mardomeiran
136 views06:00