Get Mystery Box with random crypto!

سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی 7 تیر 1401 شهيد بهشتي و عيار ح | بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید بهشتی

سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی 7 تیر 1401

شهيد بهشتي و عيار حکمراني

يادداشت مديرمسئول

بسم‌الله الرحمن الرحيم

روزهاي نيمه دوم خرداد سال 1360 روزهاي پرالتهابي بودند. منافقين، علاوه بر ترور خط امامي‌ها و به خاک و خون کشيدن مردم کوچه و بازار به جرم گرايش به انقلاب و حمايت از نظام جمهوري اسلامي، آشکارا به مرحله براندازي وارد شده و خيابان‌هاي تهران را به ميدان جنگ تبديل کرده بودند. اتحاد سازمان تروريستي مجاهدين خلق (منافقين) با بني‌صدر که هنوز از عنوان رئيس‌جمهور برخوردار بود و از آن سوء‌استفاده مي‌کرد، کار را براي مقابله با اين جماعت تا حدودي دشوار کرده بود. جوان‌ها اصرار داشتند هرچه زودتر با برخورد قاطع به اين غائله پايان داده شود و چون بسيار عصباني بودند، عليه بني‌صدر هم که با منافقين همراهي مي‌کرد هرچه به زبانشان مي‌آمد مي‌گفتند.
براي من بسيار مهم بود که عکس‌العمل آيت‌الله بهشتي را در برابر عملکرد بني‌صدر که عملاً به جبهه انقلاب پشت کرده و با دشمنان انقلاب همکاري مي‌کرد، ببينم. در جلسات شوراي مرکزي حزب جمهوري اسلامي، آن روزها درباره بني‌صدر زياد صحبت مي‌شد و اعضاء شورا براي برخورد با او نظر مي‌دادند و آقاي بهشتي بحث‌ها را جمع‌بندي مي‌کردند و طبعاً ايشان هم به تناسب مسائل مطرح شده اسم بني‌صدر را به زبان مي‌آورد. در اين جلسات آنچه براي من بسيار جالب بود تقيد آقاي بهشتي به حفظ احترام بني‌صدر در صحبت کردن‌ها بود بطوري که هرگز نام او را بدون پيشوند «آقاي» بکار نمي‌برد. همان روزها وقتي به چرائي اين تقيد آقاي بهشتي فکر مي‌کردم، دو نکته به ذهنم مي‌رسيد؛ يکي اينکه ايشان مي‌خواستند حرمت رئيس‌جمهور کشور را حفظ کنند و مهم‌تر اينکه اقتضاي روح بلند و شخصيت ذاتي آقاي بهشتي که از معنويت خالص سرشته شده بود و همواره خود را در محضر خدا مي‌ديد چيزي غير از محترمانه درباره رقبا و حتي دشمنان خود حرف زدن نبود. کارنامه بني‌صدر آن روزها کاملاً نشان مي‌داد که او در صدر فهرست دشمنان آقاي بهشتي قرار داشت ولي آقاي بهشتي هرگز، چه در جمع خصوصي ما و چه در جلسات عمومي، عنواني غير از «آقاي بني‌صدر» درباره او بکار نمي‌برد.
در يکي از روزهاي دهه سوم خرداد 1360 آيت‌الله بهشتي در جمع تعدادي از کارکنان روزنامه جمهوري اسلامي و حزب جمهوري اسلامي، احساس وظيفه کردند که روش اخلاقي خود در برخورد با رقبا و دشمنان به ويژه شخص بني‌صدر را به کساني که با ايشان در يک تشکل سياسي و زيرمجموعه‌هاي آن فعاليت دارند منتقل کنند. ايشان در آن جمع و در آن موقعيت زماني که فقط حدود 10 روز قبل از شهادتشان بود گفتند:
«بنده از همين حالا به برادرها و خواهرها عموماً و به برادرها و خواهرهائي که در روزنامه و نشريات يا در بخش تبليغات و اعزام مبلغ هستند خصوصاً عرض مي‌کنم مبادا زبان و قلم ديگران نسبت به آقاي بني‌صدر يا اشخاص اطراف ایشان، بي‌مهار و بي‌تقوا بشود و آن وقت بگويند آقاي بني‌صدر ديگر هيچ کمال و ارزشي ندارد. نه خير، ايشان داراي کمالات و ارزش‌هائي بودند و هستند. داراي ضدارزش‌هائي هم بودند و هستند و آنچه هست نتيجه جمع‌بندي آنهاست. اگر بي‌انصافي و بي‌عدالتي حتي در اين برخوردها به اخلاق ما رخنه کند، آن وقت ما هم به پاکي و طهارت و نورانيت اين اسلام ضربه زده‌ايم. در حوزه‌هاي تشکيلاتي هم اگر همينطور منصفانه بنشينيم و انتقاد کنيم، بسيار خوب است. از آقاي بني‌صدر بايد همانگونه انتقاد بشود که فرض کنيد داريد از خودمان انتقاد مي‌کنيد نه بيش از آن»...