Get Mystery Box with random crypto!

««شیعه و آخـرالـزمان»»

لوگوی کانال تلگرام shieevaakharlzaman — ««شیعه و آخـرالـزمان»» ش
لوگوی کانال تلگرام shieevaakharlzaman — ««شیعه و آخـرالـزمان»»
آدرس کانال: @shieevaakharlzaman
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 538
توضیحات از کانال

لینک کانال
@shieevaakharlzaman
شیعه
اسنادی از حقانیت شیعه
پاسخگویی به شبهات.
تحقیقات در شیعه.
اخرالزمان ،روایات ،تفاسیر
معرفی دجالین
گروه دین در اخرالزمان
https://t.me/mahdaviatrastin

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 5

2022-08-02 08:36:51
استاد #رائفی_پور

اموی ها فکرشم میکردن یه روزی بزرگترین اجتماع بشری به بهانه اباعبدالله بشه؟!

مهدی‌وحسین هر‌دو ز یک چشمه‌ی‌نورند
یاران شهیــــد کربلا نســل ظهـــورند

#اللھم‌عجل‌ݪوݪیڪ‌اݪفࢪج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
24 views05:36
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 08:36:03
فضیلت اشک بر امام حسین علیه السلام
شیطان چگونه از ولایت خارج شد.
#امام_حسین_علیه_السلام
#شیطان
#توبه
#گناه
#حق_الناس
#اللھم‌عجل‌ݪوݪیڪ‌اݪفࢪج‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
22 views05:36
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 08:29:37
استوری روز چهارم ماه محرم
#طفلان_زینب_س
21 views05:29
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 08:09:04
در عالم معنا به من توصیه کرده اند
زیارت عاشورا بخوان تازنده هستید
.

مرحوم شیخ رجبعلی خیاط
25 views05:09
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 08:07:57
کریس هیوئر، اسلام شناس مسیحی اهل کشور انگلستان :

[ به عنوان یک مسیحی دوست دارم از واقعه کربلا درس بگیرم ♡ ]

#عالم_به_فدایت
25 views05:07
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 08:04:28 دستمالی که شاه اسماعیل صفوی از سر« حر» بازکرد
در كتاب‌ «تنقيح‌ المَقال‌» مامَقاني‌ نقل‌ مي كند از حائري‌ از سيّد نعمة‌ الله‌ جزائري‌ در كتاب‌ «أنوار نعمانيّه‌» كه‌ او مي گويد: ‎
جماعتي‌ از مردمان‌ معتمد و موثّق‌ براي‌ من‌ نقل‌ كردند كه‌ چون‌ شاه‌ إسماعيل‌ بغداد را به‌ #تصرّف‌ خود درآورد؛
براي‌ #زيارت‌ قبر حضرت‌ سيّد الشهداء عليه‌ السّلام‌ به‌ كربلا آمد. و چون‌ از بعضي‌ از مردم‌ شنيده‌ بود كه‌ به‌ «حرّبن‌ يزيد رياحي»‌ طعن‌ مي زنند، به‌ سمت‌ قبر حرّ آمد و دستور داد قبر حرّ را #نبش‌ كنند.
چون‌ قبر حرّ را نبش‌ كردند، ديدند كه‌ به‌ همان‌ هيئت‌ و كيفيّتي‌ كه‌ كشته‌ شده‌ است‌ خوابيده‌ است‌، و بر سر او #دستمالي‌ ديدند كه‌ با آن‌ سر حرّ بسته‌ شده‌ بود.
شاه‌ اسماعيل‌ در كتب‌ تاريخي خوانده‌ بود كه
‌ در واقعه‌ كربلا كه‌ سر «حر»ّ مورد اصابت‌ قرار گرفت‌ و
حضرت سيد الشهدا (ع) #دستمال‌ خود را بر سر حرّ بستند؛
و حرّ با همان‌ دستمال‌ #دفن‌ شده‌ است‌،
براي‌ باز كردن‌ و برداشتن‌ دستمال‌ تصميم‌ گرفت‌.
چون‌ آن‌ دستمال‌ را باز كردند #خون‌ از سر حرّ جاري‌ شد؛
بطوريكه‌ از آن‌ خون‌ #قبر پُر شد؛
و چون‌ دستمال‌ را بستند خون‌ #باز ايستاد!
و چون‌ #دوباره‌ باز كردند خون‌ جاري‌ شد.
و هر چه‌ كردند كه‌ بتوانند آن‌ خون‌ را به‌ غير از همان‌ دستمال‌ «بندبياورند»
و از جريانش‌ جلوگيري‌ كنند ميسّر نشد.
و از اينجا دانستند كه‌ اين‌ قضيّه‌ «موهبت‌ الهي»‌ است‌ كه‌ نصيب‌ حرّ شده‌ است‌. شاه‌ إسمعيل‌ دستور داد #قبّه‌اي‌ بر مزار او بنا كردند و #خادمي‌ را بر آن‌ گماشت‌ تا آن‌ بقعه‌ را خدمت‌ كند.
23 views05:04
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 08:02:15 هر روز من به یاد تنت گریه می کنم 
با پاره پاره پیرهنت گریه می کنم 

می سوزم و وداع تو را اشک می شوم 
از رفتن و نیامدنت گریه می کنم 

پای لب ترک ترکت آب می شود 
بر لحظه های لب زدنت گریه می کنم 

داغ تو را به سینه زنم تا به قتلگاه 
با نیزه های بر بدنت گریه می کنم 

تو ریز چکمه های کسی خاک می خوری 
من پای دست و پا زدنت گریه می کنم 

تو از فراز نیزه مرا می کنی نگاه 
من بر فراق بی کفنت گریه می کنم 

می میرم و دوباره مرا زنده می کنی 
بر هر هزار زخم تنت گریه می کنم 

علی رضا لک
21 views05:02
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 08:01:48 ‍ روضه و توسل جانسوز _ شب پنجم محرم 95 _ حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام _ حجت‌الاسلام استاد میرباقری
يا اَبا مُحَمَّدٍ يا حَسَنَ بْنَ عَلِي اَيُّهَا الْمُجْتَبى يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللَهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا ....

ای عمو تا نالۀ هل من معینَ ت راشنیدم
از حرم تا قتلگه باشور جانبازی دویدم

آنچنان دل برد از من بانگ هَل من ناصرِ تو
آستینم را ز دست عمه ام زینب کشیدم

گرچه طفلی کوچکم اماقبولم کن عموجان
بر سر دست تو من قربانی شش ماهه دیدم

کس نداند جز خدا کز غصۀ مظلومی تو
باچه حالی از کنار خیمه در مقتل رسیدم

دست من افتاد از تن گو سرم برپایت افتد
(دست چه قابل دارددرمقابل شما؟!)
سرچه باشد تیرعشقت را به جان خود خریدم

*یه لحظه ای توعاشورا پیش آمد،امام حسین هرچه به اطرافش نگاه کرد دید کسی براش باقی نمونده،اوج مظلومیت و غربت امام حسین تو همین لحظه آشکارشده ..‌. آمد تو میدان مقابل دشمن ایستاد ، اول اصحابش رو یاد کرد،اونا رو صدازد،به همه فهماند اصحاب من الانم بهشون دستور بدم پامیشن ، دوباره حاضرن کنارِ من به شهادت برسن ...
صدا زد یاهانی بن عُروه و یا مسلم بن عقیل و یاحبیب و یا زهیر و دیگران و دیگران ...

فرمود:«مایُنادیکم فلا یُجیب...» شماچراجواب من رونمیدید ؟! سعیدبن عبدالله می گفت: آقاجان دشمن حلقه محاصره روتنگ کرده ، من تحمل ندارم اینقدر جسارت دشمن روببینم ، میبینم دشمن به خیمه های شمانزدیک شده ، اجازه بدید من نباشم صحنه روببینم ، پاشو ببین آقاتون تنهاشده ....

حضرت مانده و یک خیمه زن وکودک در وسط یک بیابان دشمن، سپس روکرد نمی دونم کی رو صدامیزد،بادشمن حرف میزد، باماحرف میزد ، نمیدانم ،فرمود : «هل من ناصرینصرنی هل من معینٌ یُعینُنی هل من موحد ٍیُخافُ الله فیها» .... اگه منو کمک نمکنید«هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ» ...

میدونید فقط دو نفر حضرت رو اجابت کردن یکی علی اصغر بود، توخیمه ها بی قرارشد ، هرچه از این آغوش به اون آغوش او رو دادن؛ هرچه از این بغل به اون بغل رفت ، آرام نشد،تاوقتی آمد تو آغوش امام حسین ، سر رو دوش امام حسین گذاشت ، ساکت شد ، دیگه کسی جواب نداد ، کمکش نکرد ... بلکه یه جمله ای بهش گفتند که دیگه ایشون مهلت نداد ، بلندبلند تو میدان گریه کرد بهشون فرمود : اگه به من کمک نمیکنید ... به چه جرمی میخوایدخون من روبریزید؟من حقی رو از شما بردم ؟خونی به عهده ی من است؟ حلال خدارو حرام کردم حرام خدارو حلال کردم؟

یه جوابی دادن بلند بلند تو میدان گریه کرد ، گفتن : "بُغضا لِاَبیک..." جرم شما اینه : پسر امیرالمؤمنینی ...
نبایدزنده بماند...حضرت بلند بلند برا مظلومیت امیرالمؤمنین گریه کرد ... اینجا بود که دیگه دست به شمشیر برد،یه جوری وارد میدان جنگ شد همه متحیرماندن این آقایی که تشنه ست ،خسته ست،غصه داره،صبح تاحالا تو میدان آمده، رفته،چه جوری اینجور وارد میدان جنگ شده همه فرارکردن، لشکر رو به کوفه رفت تااون لحظه ای که همه توانشون رو جمع کردن ، سنگ بارانش کردن ... تیربارانش کردن ... دیگه نتونست رو اسب بماند ....

«بِسمِ الله وبالله وفی سبیل لله» دیگه توان دفاع کردن ازخودش رونداشت ... روزمین کربلا صورت رو خاک هاگذاشتن...خون از زخم های بدنش جاریه ... نمیدونم چقدر این غربت و مظلومیت امام حسین جلوه داشت؟ این آقازاده دستشُ از دست عمه رها کرد ، به هرقیمت بود درمحاصره دشمن خودش رو به امام حسین رسانید، دستشوازدست داد ؛ خودشو توآغوش عموانداخت، نمیدونم بگم ای کاش نیامده بود ... داغی به جگرامام حسین گذاشتن ... حرمله او رو هدف تیرسه شعبه قرارداد ...

تنها در بین همه شهدا دو نفر تو آغوش امام حسین جان دادن ... هم هدف تیرحرمله قرارداد .. یکی حضرت عبدالله ، یکی حضرت علی اصغربود ... رو دست امام حسین هدف تیرقرارگرفت ...
صلی الله علیک یااباعبدالله و رحمة الله و برکاته
22 views05:01
باز کردن / نظر دهید