Get Mystery Box with random crypto!

پیرمردی که سه پسر داشت و هر سه زن داشتند شبی مهمان پدر شدند، ب | تگ

پیرمردی که سه پسر داشت و هر سه زن داشتند شبی مهمان پدر شدند، بعد از شام هر کدام به گوشه ای رفته و با زن خود خوابیدند،
نصف شب پسر بزرگش هوس کص میکنه، زنش میگه زشته جا نیست همه میفهمن ...
پسره میگه برو سر یخچال آب بخور دیدیم کسی بیدار نشد شروع میکنیم، زنش رفت سر یخچال و آب خورد و دید کسی بیدار نشد، شوهرش کارشو کرد و بعدش دوتا پسر دیگه هم به ترتیب همینکارو کردن ...

صبح پیرمرد گفت: دیشب تا صبح تشنه بودم ... عروساش گفتن پدرجان پس چرا آب نخوردی؟!

پیرمرد گفت : آخه دیدم هرکی رفت سر یخچال آب خورد گرفتن گاییدنش، دیگه تخم نکردم برم ....

@ShugrMomi