مسیرهای شوم فقر و مسائل کودکی فرشید خضری این نوشتار به این | انجمن علمی دانشجویی علوم اجتماعی
مسیرهای شوم فقر و مسائل کودکی
فرشید خضری
این نوشتار به این دو پرسش پاسخ میدهد فقر خانوادههای کودکان ناشی از چه چیزیست؟ و این فقر از طریق کدام مسیرها منجر به مسائل کودکی میشود؟ ابتدا باید گفت در اینجا منظور از مسائل دوره کودکی مجموعه مسائل از جنس آسیب گونه هستند که سلامت جسم و روان کودکان را به خطر میاندازد و باعث میشود قابلیتها و مهارتهای آنان بهمنظور زندگی مطلوب در این جامعه جدید که مستلزم وجود آنها است شکل نگیرد. کار، بازماندگی از تحصیل، ازدواجهای زودهنگام و آزارها از این نوع مسائل هستند.
میدانیم که فقر انواع مختلفی دارد و در سطوح مختلفی میتواند وجود داشته باشد و تابعی از عوامل اجتماعی تا زیستی است، اما عوامل اجتماعی که از جنس مناسبات اجتماعی و سیاستگذاری هستند بسیار مهمتر هستند. میتوان گفت در فقدان وجود دولت رفاه یا سیاستهای رفاهی و مناسبات اجتماعی از نوع ستم و استثمار آنچه امروز بهواسطه خصوصیسازی و گسترش بخش غیررسمی اتفاق افتاده است و همچنین تحریمها از عوامل تعیینکننده فقر است.
مطالعات نشان داده است در سطح خانوار عواملی همچون مهاجرت و تأمین هزینههای آن بهویژه برای خانوارهای افغانستانی، بیکاری، نداشتن شغل با درآمد مکفی، اعتیاد، بیماریها، ازکارافتادگی زودهنگام سرپرست خانوار به دلیل شروع کار در سن کودکی و صدماتی که در کار دیده است، زندانی شدن سرپرست خانوار، فوت سرپرست خانواده، رهاکردن خانواده توسط سرپرست یا پدر خانواده، فصلی بودن شغل سرپرست خانوار، تعداد زیاد نفرات اعضای خانواده و بیسوادی یا کمسوادی والدین از عوامل تعیینکننده فقر هستند. طبیعی است زمانی که درآمد سرپرست خانوار و خانواده کفاف هزینههای زندگیشان را ندهد آنان کودکانشان را وارد چرخه کار میکنند. به همین ترتیب زمانی که از کودکان پرسش میشود چرا کار میکنید یکی از دلایلی که آنها ذکر میکنند، تأمین بخشی از هزینههای زندگی است. حتی در مواردی والدین کودکان را بهصورت مستقیم وارد کار میکنند و درامد او را از کارفرمایش میگیرند. در این موارد کودک فقط کار و رنجهای آن را تحمل میکند. همچنین والدین بهمنظور کاستن از هزینههای خانوار و در مواردی به دست آوردن مزایای اقتصادی دخترانشان را هر چه زودتر شوهر میدهند.