2021-09-19 21:12:08
کدام کشور دقیقترین شناخت از ایران را دارد؟ دكتر محمود سريع القلم
#Strategy_80
در تاریخ قاجار آمده که سفیر جدید انگلستان در ایران در بازار کاشان قدم میزده و ناگهان صدای اذان شنیده میشود. از مترجم ایرانی میپرسد: این صدای چیست؟ می گوید: دعوت مردم برای ادای نماز ظهر در مسجد است. باز میپرسد: این با منافع بریتانیای کبیر در تضاد است؟ جواب میآید: خیر، اینها سنن و آداب مذهبی هستند. سپس با آرامش میگوید: ما کاری با سنت اذان و آداب عبادت و مسجد نداریم. اینها مسائل محلی هستند. شاید هیچ ملتی به اندازه انگلیسیها، کنجکاوی برای فهم پدیدههای «متفاوت و متضاد» را نداشته باشد. حکومت و محقق انگلیسی این توان فکری را دارد که سوژهی مورد مطالعه را از نظام باورها و آرزوهای خود تفکیک کند: سعی میکند سوژه را آنگونه که هست و با منطق خودِ سوژه بدون آنکه آن را قبول کند بفهمد. در فرایند این شناخت، او در پی تغییر سوژه نیست. تئوری تغییر انگلیسی بر این اصل استوار است که: اصولاً چرا باید دیگران را تغییر داد؟ مگر یک هندی یا چینی یا قطری میتواند در عوالم ذهنی و عینی یک انگلیسی ورود کرده و سیر کند؟ این چه کاری است که برای تغییر جوامع دیگر باید پول و منابع هزینه کرد. او به دنبال خوب و بد، غلط و درست، عاقل و نادان، موفق و غیر موفق و امثالهم نیست.
شناخت دقیق یعنی: مخاطب به چه میاندیشد؟ چه امری برای او مهم است؟ محرکهی عصبانیت او چیست؟ عامل خوشحالی او چه میتواند باشد؟ اولویتبندی ذهن او چگونه است؟ منابع رضایت و عدم رضایت او کدامند؟ و شاید از همه مهمتر، تعریف سوژه از زندگی چیست؟ انگلیسی تلاش میکند به طور دقیق و با دقت عینی و مستقل از ذهنیت خود، به پاسخهای مطمئن دست یابد چون بسیار سخت و بلکه محال است حال و هوا، آداب، سنتها و باورهای ملّتهای دیگر را تغییر داد و شبیه خود کرد.
طی چند قرن عملکرد بینالمللی انگلستان، انگلیسیها به دنبال دموکراتیک کردن دیگران نبودهاند. اگر فهم و پردازش اطلاعاتِ یک مخاطب فرضی، صرفاً مبتنی بر نظامِ فکری پردازش کننده باشد، تعدد خطاها بیشتر میشود. حتی باراک اوباما در سال آخر ریاست جمهوری خود به خطاهای سیاست خارجی و مشکل پردازش اطلاعات اشاره میکند. این درحالی است که به واسطهی فناوری، هیچ کشوری به اندازهی آمریکا بر دادهها در کل نظام بینالمللی تسلط و دسترسی ندارد، اما این دسترسی به اطلاعات، ضرورتاً به توانایی در پردازش منجر نمیشود. یکی از نمادهای انسانشناسی نزد انگلیسیها این است که دشمن را نباید صد در صد شکست داد چون ممکن است در مقطعی استفادهای داشته باشد. از منظر تئوریک نیز، هیچ انسان و جامعهای دوست ندارد کاملاً شکست بخورد.
اما در سطح منطقه اي، ایران کشوری فوق العاده خاص است و غریب و نتوانسته منافع خود را با کشوری قفل کند. به همین دلیل راحت تحریم می شود چون با کشوری منافع استراژیک ندارد. هندی ها با حضور ٩ میلیونی خود در کشورهای خلیج فارس، حدود ٣٥ میلیارد دلار در سال برای کشورشان درآمد تولید میکنند. اما به لحاظ شناختی و تئوریک، گسترش چنین روابط اقتصادی در منطقه بدون کاهش تنش در مناسبات بینالمللی امکانپذیر نخواهد بود. اگر هدف، کارآمدی و ثبات در زندگی مردم ایران باشد، سهمِ اهمیتِ سیاست خارجی در تدوین این دکترین، شاید به ٧٠ درصد برسد. از این رو، دانش بینالمللی از آنچه که هست و واقعیت دارد چه برای سیاستمدار، چه نویسنده، چه رسانه، برای آیندۀ ایران تعیین کننده است.
در خاتمه، ١٥ کشور به ترتیب بر اساس عمق شناختی که از فرهنگ، جامعه، سیاست و روانشناسی ایران و ایرانی دارند، آورده میشود.
گروه الف (شناخت منحصر به فرد)انگلستان
گروه ب (شناخت بسیارعالی)اسراییل
فرانسه
روسیه
گروه پ (شناخت متوسط)هند
امارات
ژاپن
ترکیه
ایتالیا
آمریکا
آلمان
چین
گروه ت (شناخت ضعیف)عراق
عربستان
کانادا
متن كامل در لینک زیر:
https://sariolghalam.com/2021/09/19/کدام-کشور-دقیق¬ترین-شناخت-از-ایران-را-د/
@StrategyCup
1.3K viewsedited 18:12