2021-11-15 06:30:55
من پریشان تر از آنم که تو میپنداری
شده آیا تَهِ یک شعر تَرَک برداری
شده آیا به تماشای خودت بنشینی
دست برداری از این قصهَ خود کم بینی
شده از قیلٍ من و قالِ دلت جار زنی
چنگ بر خود بکشی جای سخن زار زنی
شده از اشک نگاهت تو خساست بینی
شعر را خاک و در اندوه غزل بنشینی
شده آیا که تو با سایه خود قهر کنی
او شکر بر لبش و کام خودت زهر کنی
شده درکوچه به یک خاطره برخورد کنی
رو بگیری ز خودت اَخم بر آورد کنی
شده امروز به خود وعده دیروز دهی
برسر دل شیره بمالی و قول نوروز دهی
شده تا چشمه روی تشنه همی باز آیی
وقتی آبستنی عشق گویند بتو نازآیی
شده از کرده پشیمان شوی و اما باز
چشم بازی به گناهی که نبودش آغاز
شده شاهی کنی و باز گدایش باشی
او صدایت نزند و باز صدایش باشی
شده از پنجره ها عشق طلبکار شوی
رخت قانون به سرت باشد و عیار شوی
شده از کار خداوند تو حیران گردی
نوبت خنده تو باشد و گریان گردی
نشده، میشود اما كه شاید و اگر
این جهان نیست بجز چرخهَ اما وَ مگر
این جهان را بتو بسپردم و دیدی که نشد
شک نکن میشود این ناشده های که بشد
# @sts_information | معلومات عمومی
837 views03:30