. دلبرڪم با هر که میخواهی باش ولی دستانِ تنهای مرا فراموش نک | 💔 سوزدل 💔
.
دلبرڪم با هر که میخواهی باش ولی دستانِ تنهای مرا فراموش نکن. به هر که میخواهی نگاه کن و گوش بسپار، ولی از یاد مبر که من جز تو و زنگِ صدایت هنوز هم نمی بینم و نمی شنوم. عمیق و آزاد نفس بکش ولی به خاطر داشته باش من همانم که تنها تو را نفس میدانست. آسوده و خندان چشمهایت را ببند انچنان که نسیمی سرد و معطر را در کویری سوزان روی پوستت حس کنی، با آرامش به خواب برو. می گویند و میدانم که دست های تنهای مرا فراموش کرده ای، همه ی هستی را میبینی و میشنوی جز منِ خودت را، نفسم را گرفته ای و انگار که منی وجود نداشته و ندارد آسوده می خوابی؛ فقط تو را به خطوط دست های معشوقت قسم، خواب هایم را برگردان، میخواهم چون پسرکِ خوش خیالِ قبل از تو رهای رها بخوابم..