خدا میداند که گاهی اوقات دچار نوعی وحشتزدگی فلاکتبار بابت این قبیل مسائل میشوم. بروید نگاه کنید کدام کشور این همه شرکت هواپیمایی!!! دارد؟ کجای دنیا با دو هواپیمای قراضه اجازه تشکیل شرکت میدهند؟ بهانه همه اینها هم شده «تحریم» که چون تحریم هستیم، نمیتوانیم هواپیما بخریم!! شما که میتوانید این هواپیماهای قراضه را خریداری کنید – چندی پیش با یکی از همین شرکتها پرواز داشتم هنگام فرود خدمه پرواز آمد و گفت: جناب صندلی را به حالت اولیه برگردان! گفتم چطور؟ گفت: یک دکمه است فشار بده به حالت اول بر میگردد؛ گفتم مطمئنی؟ گفت: بله، شما بار اول است سوار هواپیما میشوی؟ گفتم شما دکمه را پیدا کن؛ جابجا شدم و دید که اصلا صندلی دسته ندارد که بخواهد دکمهای روی آن باشد. رفت تهِ هواپیما نشست تا مسافرها پیاده شدند، پیدایش نشد!!
این حکایت فلاکت ما است. به خدا میشود هواپیمای کم کار، خوب و قابل اطمینان که در شأن و شخصیت ملت ایران باشد خریداری کرد. متاسفانه کسانی که در این حوزه وارد شدهاند بیش از آنکه فکر خدمات به مردم باشند دنبال سود خود هستند. بسیاری از این هواپیماها در هیچ جای جهان دیگر حق پرواز ندارند اما «تحریم» و ناآگاهی مسوولان باعث شده تا این هواپیماها مثل نقل و نبات در آسمان کشور پرواز کنند. درست مانند خودروهای دوران جنگ سرد که هنوز به شکلها و نامهای دیگر در کشور تولید میشوند و کاری جز قورت دادن بنزین به عنوان یک سرمایه ملی را ندارند.
وزیر راه و شهرسازی باید شخصا در این مورد ورود کند، این 17 شرکت هواپیمایی باید با هم ادغام شده و تشکیل یک تا نهایت 4 شرکت را بدهند و خدماتشان هم به شکل دقیق به مردم ارائه شود. اینکه شرکتی یک هفته و شاید هم دو هفته پیشتر بلیطفروشی کند و بعد به ناگهان 16 ساعت قبل از پرواز بگوید: پرواز لغو شده، در هر کجای جهان بود پروانهاش را لغو میکردند. من از مسائل خیلی خیلی زیادی در این زمینه خبر دارم، اما نه اینجا جای گفتن است و نه گوش شنوایی در مملکت وجود دارد. فقط میدانم تحریم بهانهای شده تا همانند بخش خودرو، در حوزه صنعت هوایی نیز آنچه ملت لیاقتش را دارند را از آنها دریغ کنند.
امیدوارم که گوش شنوایی پیدا شود، امیدوارم که کسی باشد و به این نارساییها رسیدگی کند. شرکتی که سه هواپیما دارد، شرکت نیست، تاکسی تلفنی هم نیست، فقط میتواند یک اجارهدهنده باشد و نه بیشتر. قوانین را سفت و سخت کنید و اگر کسی در داخل کشور نتوانست به مردم خدمات خوب ارائه کند، بروید و یک شرکت خارجی را بیاورید تا با هواپیماهایش به موقع ودرست مردم را جابجا کند و بعد خواهید دید که همین داخلیها به چه شکل سرخط خواهند شد و خدمات بهتری را ارائه خواهند کرد. فعلان چون رقابتی نیست و همه دارند با هم رفاقتی کار میکنند و از هم خبر دارند، هیچ اتفاقی در حوزه کیفیت خدمات رخ نخواهد داد. قرار بود با گران شدن بلیط هواپیما، خدمات افزایش پیدا کند که خوشبختانه اصلا خدماتی وجود ندارد که بخواهد کم و زیاد شود.
ما مثل همیشه منتظر میمانیم تا تغییر و تحولی صورت بگیرد، مثل همیشه با روی باز و امیدوار به آینده نگاه میکنیم تا شاید این بخش هم دچار تحول و تغییر شود. وقتی در کشور قدرت تعمییر همه مدل هواپیما وجود دارد تا جایی که برخی از کشورهای دیگر برای تعمیرات اساسی هواپیماهای خود را به ایران میفرستند، باید دست به کار شد و با قدرت اقدام به خرید هواپیمای تمیز و جدید کرد. قرار نیست برای یک هواپیما بیش از 150 تا 250 میلیون دلار پول داد، میدانم که در بازار خرید و فروش جهانی هواپیماهای دست دوم میشود با شرایط خیلی خیلی خوب هواپیماهایی با عمر خدمتی شش تا هفت سال با قیمت بسیار مناسب و شرایط خرید عالی پیدا کرد؛ فقط کمی اراده و دلسوزی، کمی عشق به مردم و نگرانی برای شهروندان ایرانی میخواهد. هنو هم برای من یکی غیرقابل درک و فهم است که یک شرکت هواپیمایی میتواند هواپیمای خوب وارد کند، اما بقیه فقط آشغالهای دیگران را جمع میکنند!!