2022-08-30 22:22:04
…
«اینها رو رضا ناروند بهتر میدونه، دقیقترش رو از اون بپرس، البته اگه پیداش کنی و مصاحبه کنه»
این جملهی تکراری اسفندیار منفردزاده در پاسخ به برخی از پرسشهای من دربارهی ارکستر «جوانان»(دانشجویان) بود.
پیوسته از مهربانیها و حقی که بر گردنش دارد میگفت و اینکه به گفتهی خودش: «مثل شیشه بود که نور از او رد میشد»
شمارهی تلفنش را گرفتم؛ پیامگیر به فرانسوی چیزی میگفت. بارها و بارها!
اما برای کاری که در نظر داشتم، گفتههای او لازم بود.
تا اینکه یکبار دو کلمه از فرانسویگوییِ تلفنِ گویایش نگذشت که گوشی را برداشت:
«الو! پسرم! بفرمایید!»
خود دکتر رضا ناروند بود.
گفت که:«نبوده» و «صدایم را روی پیامگیرش میشنیده»
و سوال که «چرا تلفنت رو نمیگفتی خب؟»
و «معمولا پاسخگوی تلفن نیستم و حالا هم شانسی صدا را شنیدم و از لحن گفتهها خوشم آمد»
و در انتها اینکه:
«به خاطر اسفند و پیگیریهای تو گفتوگو میکنم…»
شمارهی تلفن همراهش را داد
و فردایش گفتگوی ما شروع شد.
از آن هموطنانی که دورانی از تاریخ معاصر به هم رسیدند و تنها به فکر ساختن و طرحی نو برانداختن بودند.
دانشجوی «تاریخ» دانشگاه تهران که در دوران دانشجویی نمایش و موسیقیهایی روی صحنه برده و …
(شرح کارها و نقشی که در تجربهورزیها و پرورش شخصیت موسیقایی منفردزاده داشته در دفتر نخست «شناسنامهی منفردزاده» آمده است.)
اما آنچه از او به یادم ماند، حس عمیق روسپیدیای بود که در مقابل تاریخ و گذشته احساس میکرد.
بسیار مهربان و ادبش کمنظیر بود.
با سرخوشی و پرشوری از تمرینهایی میگفت که برای بازاجرای اپرای «فتح بابل» دارد انجام میدهد!
- جداً! آقای دکتر! با کیا!؟ کجا!؟
که با همان احتیاطی که دوستان نزدیکش، همچون آقای منفردزاده و دکتر حسن بشیری و دکتر بهآمین، در او سراغ داشتند میگفت:
«حتما خبرت میکنم که تمام شد بیای و ببینی…»
و من دست آخر هم نفهمیدم این روزهای آخر کجا و با چه کسانی و برای چه برنامهای در حال تمرین بود!
نوروز امسال در پاریس چند بار تماس گرفتم تا با آقای منفردزاده به دیدارش برویم، که باز تلفن منزل و همراهش فرانسوی صحبت کرد.
تا خبر درگذشتش و …!
شانس من بود که در سالهای انتهایی عمرش صدایم را از پیامگیر شنید و تاریخی را که در خاطراتش جاخوش کرده بود، بالاخره بازگو کرد و به من و خوانندگان کتاب هدیه داد.
یاد دکتر رضا ناروند به یادها!
بسیار محترم بود!
به قول دکتر حسن بشیری:
«بهشت در انتظارش بود»
به پاس مهربانیهایش به زودی در یک گفتگوی زنده با آقای منفردزاده از او بیشتر خواهیم شنید.
@Taranehbazzii
214 views19:22