اگر یک زندگی مناسب و به‌قاعده می‌خواهی، بهتر است زندگی‌ات را صرف اجتناب از درد روانی نکنی. یهتر است زندگی‌ات را صرف نگرانی در مورد مسائلی از قبیل اینکه آدمها دوستت دارند یا نه و یا مثلاً آیا ماشینت آنها را تحت‌تأثیر قرار می دهد، نکنی. چنین زندگی‌ای، پر از درد و رنج است. ممکن است فکر کنی اغلب دردی نداری، ولی واقعیت این است که داری. وقتی زندگی‌ات صرفِ فرار از درد می‌شود، یعنی درد همیشه چند قدم کوتاه پشت‌سرت است. در هر لحظه‌ای ممکن است بلغزی و حرف اشتباهی بزنی و هر لحظه ممکن است، اتفاقی بیافتد، پس دیگر زندگی‌ات را به فرار از درد اختصاص نده. وقتی به درونت نگاه کنی و بپذیری که درحال فرارکردن از درد هستی، خواهی دید که باز با دو انتخاب اصلی و اساسی روبرو می‌شوی: یک انتخاب این است که اجازه بدهی درد در درونت محبوس باقی بماند و به تقلاکردن و کشتی‌گرفتن با دنیای بیرونی ادامه دهی. انتخاب دیگر این است که تصمیم بگیری نمی‌خواهی تمام زندگی‌ات را به فرار از این درد درونی بگذرانی، پس ترجیح میدهی از دستش خلاص شوی. فقط تعداد معدودی از افراد جرأت انجام اینکار را دارند. #روح_و_جان_بدون_افسار فصل یازدهم درد، بهای آزادی https://t.me/thegoldenkey 196 viewsKatayoun Zand, 07:41
