آگاهی همیشه به سوی چیزی کشیده میشود که بیشترین حواسپرتی را ای | کلیدِ روشنایی
آگاهی همیشه به سوی چیزی کشیده میشود که بیشترین حواسپرتی را ایجاد میکند: انگشت پایی که به میز خورده و کبود شده – یک صدای بلند و یا قلبی دردمند.
برای بیرون و درون قانون یکسان است.
آگاهی همیشه به جایی میرود که بیشترین حواسپرتی را ایجاد میکند.
وقتی گفته میشود صدا آنقدر بلند بود که توجهم را جلب کرد اشاره به همین نکته است. منظور این است که آگاهیِ تو به سوی آن جلب شده است.
وقتی چیزی به انسدادی برخورد میکند، کشش مشابهی صورت میگیرد و آگاهی به سوی منبع ناراحتی کشیده میشود.
دفعۀ بعد که توجهت به آشفتگی درونیی کشیده میشود به این ناراحتی نگاه کن.
چه نوع افکاری خلق میشوند؟ چه اتفاقی برای انرژیات می افتد؟
حالا به صندلی آگاهی برگرد و به جای تمرکز بر روی آشفتگی درونت به چیزهایی که در اطرافت در حال اتفاق افتادن است توجه کن.
اگر به جای متمرکز شدن بر روی آشفتگیهای درونیات، به بیرون توجه کنی چه پیش میآید؟
بجای اینکه آگاهیات در آشفتگی های درونی گم شود، بر روی صندلی آگاهی بنشین و آن را (چه در درون و چه در بیرون) بسوی چیزهایی که خودت انتخاب میکنی هدایت کن.
بار بعدی که آشفتگی اتفاق میافتد، با این نوع تمرین و تجربه بازی کن.