2021-11-19 18:47:17
استادی با شاگرد خود از میان جنگلی می گذشت.
استاد به شاگرد جوان دستور داد نهال نورسته و تازه بار آمده ای را از میان زمین برکند.
جوان دست انداخت و براحتی ان را از ریشه خارج کرد، پس از چندقدمی که گذشتند، به درخت بزرگی رسیدند که شاخه های فراوان داشت، استاد گفت:این درخت راهم از جای بر کند جوان هرچه کوشید نتوانست؛
استاد گفت:
بدان که تخم زشتی ها مثل کینه، حسد و هر گناه دیگر هنگامی که در دل اثر گذاشت مانند ان نهال نورسته است، که براحتی می توانی ریشه ان رادر خود برکنی ولی اگر ان را واگذاری، بزرگ و محکم شود و همچون آن درخت در اعماق جانت ریشه زند، پس هرگز
نمی توانی آنرا برکنی و ازخود دور سازی..
"[ @Tobevatark1445 ]"
621 views𝒯𝒩𝒯.𝒮, 15:47