Get Mystery Box with random crypto!

پاسخ با سلام و درود بر شما. این شبهه ممکن است امروزه برای مؤ | پایگاه ‌علمی ‌طلوع مهر

پاسخ
با سلام و درود بر شما. این شبهه ممکن است امروزه برای مؤمنان نیز پیش بیاید و باعث نگرانی و سردرگمی افرادی بشود که به حقوق مدنی انسان‌ها باور دارند (مانند همه ما) و بسا محتوای آیه را با حقوق انسانی و رفتار اخلاقی در تناقض ببینند. در اسلام به حقوق و کرامت زن و مرد توجه زیادی شده است و گاهی شبهاتی در فهم مستندات دینی مطرح می‌شود و دشمنان هم به آن دامن می‌زنند. برای حل مسئله و دفع شبهه به موارد زیر توجه بفرمایید.

اصولا حکمت ازدواج و نکاح چند چیز است. یکی تشکیل خانواده و ایجاد یک محیط سرشار از محبت و همدلی، فرزندآوری و فرزندپروری و همکاری برای کمال فردی و اجتماعی و دیگری «التذاذ جنسی محض.» یعنی دو نفر فقط برای آن که ساعتی یا مدتی بیشتر، از هم کامجویی کنند به هم محرم می‌شوند و پس از اتمام عقد از هم جدا می شوند. همان که به آن در ایران «صیغه» می‌گویند و شیاطین جن و انس آن را زشت جلوه داده‌اند تا زنا زیاد شود.

کامجویی و التذاذ جنسی یکی از نیازهای اساسی انسان‌هاست و زن و مرد همواره پس از «بلوغ جنسی» بشدت به آن محتاج هستند و شرایط تشکیل خانواده، همواره مقدور همه نیست. ضرورتی ندارد که زن و مرد در فشار و گرسنگی جنسی باشند و چون شرایط مهیا نیست، به خود آسیب بزنند. حتی یک ساعت فشار جنسی شدید برای هر یک از زنان و مردان، نامعقول است وقتی شرایط ازدواج موقت فرآهم است و حال انکه از طریق ازدواج موقت (منقطع) می‌توانند با هم ارتباط زناشویی داشته باشند. جامعه ایران، جامعه‌ای منحط و عقب افتاده است و به اسلام عمل نمی‌کند. از طرفی این همه فحشا و زنا در جامعه زیاد است!! اسلام می‌گوید زنا نکنید، نکاح کنید.

کامجویی جنسی حلال، چه در قالب ازدواج دائم و چه موقت، در اسلام کار پلشت و حیوانی نیست. یک رفتار عاشقانه و نوازش الهی انسانی بین دو مؤمن است. اتفاقاً اگر فهم و معرفت و خداشناسی عرفانی زن و مرد زیاد باشد، التذاذ جنسی بیشتری عایدشان می شود. زن و مرد مؤمن با این کار به یکدیگر تبرک می‌جویند و نه اینکه دست‌خورده و نامرغوب شوند. این افکار که در جامعه ماست، منحط است. باکره بودن زن هم، چندان فضیلت نیست.

در پاسخ به این پرسش که «آیا در اسلام، زن ابزار لذت مرد تلقی شده یا نه؟» باید گفت مطلقا چنین چیزی نیست. این درست است که زن و شوهر ابزار یکدیگر نیستند و اما برای هم، «جنبه ابزاری» هم دارند و این اشکال کرامتی و اخلاقی ندارد. زیبایی و آراستگی و زناشویی‌دانی ( To be expert in sex. Sexology) کمال و ابزار لذت و کامجویی است. پس زن و شوهر بله ابزار لذت و کمال هم، هم هستند و این ابزار بودن، معنای غلطی ندارد. لکن اینطور نیست که مرد محور باشد و زن ابزار! این چیزی است که به اسلام می چسبانند. زن و شوهر و همه انسانها، انسانند و نه ابزار و اما برای هم جنبه ابزاری هم دارند. سبب خیرند (یک معنای ابزار) در روایات زیادی مردی که در زناشویی فقط بفکر خودش است و لذت بردن همسرش را در نظر نمی‌گیرد «ملعون» خطاب شده است. چگونه می‌توان گفت که زن ابزار کامجویی مرد است!

اسلام مردمدار یا زن‌مدار نیست. کلمه «رجل» در قرآن در موارد زیادی به معنای انسان است و نه مرد. مرد، حقوقی دارد و زن، حقوقی و البته این حقوق، مطابق فطرت و خلقت زن و مرد تعریف شده.

همین جا مناسب است در مورد «کودک همسری» نیز مطلبی یادآور شویم و آن اینکه دختر را نمی‌توان تا زمانی که به بلوغ جنسی و فکری نرسیده به ازدواج کسی درآورد. حتی پس از بلوغ هم بدون رضایت خودش نمی‌توان چنین کرد. ازدواج دختر و پسر فقط با اذن خودشان است. در مورد دختر اذن ولی لازم است مگر اینکه دختر بتواند خودش را چنان مدیریت کند که عرف بگوید این خانم مستقل و توانمند است و مصالح خودش را تشخیص می دهد. در این مورد دختر می تواند رأسا اقدام کند.

آنچه در مورد «عقد نمودن نوزاد و طفل» در اسلام هست، «عقد ازدواجی» نیست. بلکه عقدی است جهت محرم شدن که در موارد خاص کارآیی دارد. مانند اینکه مردی به مادر طفل محرم بشود (که مانند مادر می شود) کودک همسری حرام و غیرجایز است.

در مورد حلال شدن زنانی که در اسلام اسیر جنگی می شوند، بدانید این حکم در زمان ما جاری نمی‌شود. اگر زن شوهردار کافری در جنگ اسیر شود، نمی‌توان به حکم اسارتش با او ازدواج کرد. بله اگر حاکم شرع اجازه دهد و آن زن خودش مایل باشد و عرف بین‌الملل این کار را تایید کند، می‌شود. که فعلا هیچکدام از این شرایط مهیا نیست. در صدر اسلام اصلاً شرایط این گونه بوده که زنان بی‌سرپرست و بی‌شوهر گاهی از بی‌بضاعتی در معرض تلف واقع می‌شدند. در جامعه عربستان زنان، ثروتی نداشتند (مگر بصورت نادر) وقتی زنی اسیر می‌شد یا بی‌شوهر، نه خانه داشت و نه درآمد. لذا خودش آرزو می‌کرد شوهری برایش پیدا شود و بسیار می‌شد که زنان را بخاطر رضای خدا به نکاح درمی‌آوردند تا سقفی داشته باشد و نفقه‌ای دریافت کند.