2016-12-10 12:22:38
فرض كن سهم ايكس تحت تاثير اتفاق هاي بنيادي قرار است از ٢٠٠ تومان تا ٦٠٠ تومان حركت كند. اين اتفاقات هرچيزي ممكن است باشند : تغيير نرخ هاي فروش، كاهش بهاي تمام شده، تغير در هزينه هاي مالي، تغيير در نرخ ارز و...
در اين حركت بازيگراي زيادي درگير بازي اند. طبق تئوري انتظار داريم اولين لايه اي كه بعد از دارندگان اطلاعات نهايي اقدام به خريد مي كنند، تحليلگران بنيادي باشند.
تحليلگران بنيادي خودشان يك طبقه ي مشخص و واضح نيستند كه رفتاري ثابت بروز دهند. برخي از انواع تحليلگران بنيادي اينها هستند :
- تحليل گران بنيادي كه به هر دليلي مثل تجربه ي كم، ترس يا هرچيزي به تحليل خود آنقدر ها اعتماد ندارند. اين ها اگر تاييد لازم از سمت بازار دريافت نكنند يا از جايي اعتماد به نفس شان تقويت نشه كاملا برعكس تحليل شان رفتار مي كنند.
- تحليلگران بنيادي كه عاشق تحليل خود مي شوند و در برابر تغييراتي كه ممكن است در طول مسير رخ دهد بي تفاوتند.
- تحليلگران بنيادي نما.
- و در آخر تحليلگراني كه دقيقا مي دانند چه چيز را تحليل كرده اند. مفروضات و مباني تحليل شان چه بوده است و آماده اند در زمان مناسب واكنش هاي مناسب نشان دهند.
بعد از خريد اين افراد third party ها وارد بازي مي شوند. گروه سومي ها افرادي هستند بر اساس تحليل ديگران سهم انتخاب مي كنند. اينها خود دو دسته ي عمده هستند. first floor و second floor.
طبقه اولي ها افرادي هستند كه بدون فاصله با تحليلگر ارتباط دارند. كارگزارشان ممكن است باشند. دوست يا همكارشان ممكن است، باشند يا تحليلگر ممكن است مدير سبدشان باشد و بعد از خريد خودش براي اينها هم خريد كند.
طبقه ي دومي ها ارتباط شان با تحليلگر با واسطه است. مثلا بشنوند فلاني در حال خريد فلان سهم است. يا تحليلي منتشر شده در بولتني را مطالعه كنند.
در نقطه اي بين اين افراد تحليلگران تكنيكي وارد رينگ مي شوند. اينها هم طبقه بندي هاي خاص خود را دارند. اسكالپر ها- شورت ترم ها - ميد ترم ها - لانگ ترم ها.
آخرين لايه ي بازار خريداران تصادفي اند. اينها نه تحليل مي كنند نه پيروي مي كنند. شايد هر دو كار را بصورت نصفه و نيمه انجام مي دهند ولي، سطح دقت شان به حدي نيست كه بتوان در آن دسته ها طبقه بندي شان كرد. اينها ميبينند همه سهم ايكس را مي خرند، اينها هم مي خرند. همه مي فروشند، اينها هم مي فروشند. در واقع اين افراد تعداد شان كم نيست. شايد حتي تعدادشان از چند گروه قبلي بيشتر هم باشد. دقيقا تعداد و نگرش اين افراد تعيين كننده ي خصوصيات كلي بازار سهام است.
با شروع حركت، زماني كه قيمت سهم ايكس از ٢٠٠ تومان به ٢٢٠ تومان مي رسد گروه جديدي ظهور مي كند : فروشندگان.
اينها هم خود چند لايه دارند.
- سهامداران قديمي شركت كه با رسيدن به قيمت خاصي از زيان خارج مي شوند و قصد خروج دارند.
- سهامداراني كه به نقدينگي نياز دارند.
- سهامداراني كه تحليل هاي موجود از شركت را غلط مي دانند.
- سهامداراني كه فرصت هاي بهتر براي سرمايه گذاري دارند و با فروش سهم ايكس نقدينگي براي فرصت بهتر فراهم مي كنند.
- و درنهايت خريداراني كه در قيمت ٢٠٠ تومان خريد كرده اند و الان سرمايه گذاري شان به سود رسيده است.
با نواخته شدن شيپور آغاز جنگ، تمام بازيگر ها در طبقات مختلف شروع به حركت مي كنند. دقيقا مانند شطرنج هر مهره حركت خاص خود را انجام مي دهد و بي نهايت حالت از اتفاقات پيش رو مي توان متصور شد. سايز شركت ايكس، سايز بازار، شرايط كلي بازار، ساير عوامل در حركت چرخنده ها تاثير گذارند. در اينجا عامل اصلي ميزان دارايي بازيگران است. اگر پول لازم ها حجيم تر باشند، شطرنج پيچيده و سختي را پيش رو داريم. اگر فضاي اقتصاد خوب باشد، بازي راحتي داريم.
برخي تحليلگران بنيادي معتقدند رفتار بقيه مهم نيست. سهم بالاخره به ارزش واقعي خواهد رسيد ولي، نكته اينجاست كه اين بالاخره ممكن است گاهي تا يك يا دو سال يا حتي پنج سال هم به درازا بكشد و در اين زمان شطرنج هاي ساده تر را از دست دهيم.
تحليلگران تكنيكي از سطح ارزندگي تخميني ندارند براي همين ممكن است خيلي زود تر از موعد سهم خود را بفروشند يا در تشخيص حركت هاي بازار دچار اشتباه شوند. مثلا در جايي كه منتظرند اصلاح رخ دهد، سهم اصلاح نكند.
برخي اوقات بخاطر شرايط بازار افراد و مخصوصا معامله گران تصادفي ممكن است به سود هاي كوچك راضي باشند. بعد از ١٠٪ سود شروع به فروش سهام خود كنند.
بهرحال خريد و فروش سهام، تنها تحليل بنيادي شركت نيست. معامله گري موفق است كه بتواند عوامل مختلف را بشناسد. تشخيص دهد بازار در چه شرايطي است. فضاي سهم ايكس را تحليل كند و مطابق با رفتار بازار، واكنش نشان دهد و مانند يك شطرنج باز واقعي، بعد از بررسي حركت حريف اش، حركت خود را انجام دهد.
پيروز باشيد
@kamyariiii
36 views09:22