«به گمانم ذهنیتی که آدمها از خود برایِ هم به یادگار میگذارند، از همهچیز بیشتر اهمیت دارد. وگرنه همه آمدهاند که یک روز بروند.»
- از نامهیِ صمدِ بهرنگی به برادرش اسدِ بهرنگی.
صمدِ بهرنگی با عشق به مردم و آتشی که از این عشق در سینهاَش گُر میگرفت چشماندازِ محرومیتهایِ جامعه را با درنگ در تضادهایی که خاستگاهِ این حرمانهاست در آثارش تصویر کرد. این معلمِ محرومان از بچهها آغاز کرد؛ جانمایهاَش را از بچههایِ محروم گرفت و بدانها بخشید. از معدود کسانی بود که همهیِ زندگیِ نویسندگیِ خود را برایِ مردم و بهخاطرِ آنان گذراند، او روحِ روستاها و وجدانِ بیدارِ کسانی بود که قلمِ خویش را جُز به راهِ حق و تنویرِ افکار در جهتی که منجر بهساختنِ انسانی سازنده و روشن میشود، بهکار نمیبرند.
امروز سالروزِ درگذشتِ نویسنده و معلمِ آزادیخواه و مبارز صمدِ بهرنگیست؛ روزی که صمد به ارس پیوست و جاودانه شد...
یادش سبز
@totalksense7