ترجمه جداگانه : بهار: من بعد از اتفاقات دیشب یکم فکر کردم کار | ÜçKuruş TvChannel | محافظ
ترجمه جداگانه :
بهار: من بعد از اتفاقات دیشب یکم فکر کردم کارتال: تو به چی فکر کردی تو با بچه از کجا داری میای؟ بهار: وقتی این همه اتفاقای بد سر ما میاد فکر کردم درست نیست اون کنار ما باشه. کارتال: خب؟ بهار: بهت قول دادم از تو دست نمیکشم و از پسرمم نمیتونم دست بکشم. اما حالا که وارد یه جنگ میشیم فکر کردم اون از ما دور بمونه بهتره. کارتال: دور یعنی کجا؟ بهار: اینو یه مدت حتی توام نخواهی دونست. کارتال: بهار؟؟ بهار: اعتراض نمیخوام خب؟ توافق کردیم؟ کارتال: ای بابا بهار... بهار: توافق کردیم به نظرم. تو اگه میگی در امینیته..بهار: در امنیته الان وقت این که ما تو امنیت باشیم. کار داریم کارتال: چه کاری؟ بهار: اول چتین رو میاریم.. بعدش از دست کیلیچ خلاص میشیم.