اثرِ "از اینگونه رستن" نحوهی نگرش من به معنای مطلق هستی است که گل با وجود زمین خونبار و گلدان شکسته و حتی جنین لهیده، به رشد ادامه میدهد تا هستی، فراسوی مرگ و زندگی با نور عجین شود و بقا یابد. تاج خار حضرت مسیح که از زمین روئیده، پشتوانهی ارزش حضور انسان و ایثار او، در عرصه هستی است.
متن بالا از کتاب: در فاصلهی دو نقطه، نوشته #ایران_درّودی تابلو از اینگونه رستن، ایران درّودی
لائوتسه: هرچه میزان سلاح و خشونت بیشتر باشد، بدبختی و محنت بشر افزونتر خواهد بود. پیروزی خشونت به ضیافت عزا میانجامد.
در عکسی که به نوعی شامل لطافت و وحشت است، یک تفنگدار آمریکایی در گهواره نوزادی که نزدیک به مردن است را از زیر سنگ بیرون کشیده شده است در حالی که سربازان، نیروهای ژاپنی و غیرنظامیان را از غارهای سایپان در تابستان ١٩۴۴ پاکسازی می کنند. این کودک تنها کسی بود که زنده پیدا شد. در میان صدها جسد در یک غار، جنگ جهانی دوم، #دبلیو_یوجین_اسمیت
پنلوپه همسر اولیس در ادیسه هومر است. او سالها به خاطرهی همسر خویش وفادار ماند و حاضر به ازدواج مجدد نشد. چون خواستگاران او را ناگزیر کردند که از میان آنها یکی را برگزیند، از آنان خواست تا به او مهلت دهند تا پارچهای را که میبافد به پایان رساند. از آن پس کار او این بود که هرچه را که روز میبافت شب از هم بگشاید.
ریش_آبی (به فرانسوی Barb-Bleue): یک داستان عامیانه فرانسوی است که مشهورترین نسخه باقی مانده از آن توسط چارلز پررو نوشته شد. داستان مردی ثروتمند را روایت می کند که عادت به قتل همسران خود دارد و تلاش یک زن برای جلوگیری از سرنوشت پیشینیانش. شهرت این داستان به حدی است که "ریش آبی" را تعریف می کند "مردی که ازدواج می کند و زن را یکی پس از دیگری می کشد". فعل "ریش آبی" حتی به عنوان راهی برای توصیف جنایت یا کشتن یک سری از زنان یا اغوا کردن و رها کردن یک سری از زنان ظاهر شده است.