زوج جوانی به محل جدیدی نقل مکان کردند . صبح روز بعد هنگامی که | متن های انگیزشی
زوج جوانی به محل جدیدی نقل مکان کردند .
صبح روز بعد هنگامی که داشتند صبحانه میخوردند ، از پشت "پنجره" زن همسایه را دیدند که دارد لباس هایی را که شسته است آویزان میکند . زن گفت : ببین ؛ لباسها را خوب نشسته است ! شاید نمی داند که چطور لباس بشوید یا اینکه پودر لباسشویی اش خوب نیست ! شوهرش ساکت ماند و چیزی نگفت ... هر وقت که خانم همسایه لباس ها را پهن میکرد ، این گفتگو اتفاق می افتاد و زن از بی سلیقه بودن زن همسایه میگفت ... یک ماه بعد ، زن جوان از دیدن لباس های شسته شده همسایه که خیلی تمیز به نظر میرسید ، شگفت زده شد و به شوهرش گفت: نگاه کن !!! بالاخره یاد گرفت چگونه لباس ها را بشوید ... شوهر پاسخ داد: صبح زود بیدار شدم و پنجره های خانه مان را تمیز کردم !!!
زندگی ما هم اینگونه است. بسیاری از زشتیها و بدیهایی که ما در دیگران میبینیم، در خیلی از اوقات بدلیل ناپاکی پنجره ذهنمان، و دید و تفکر غلطی است که با آن نگاه میکنیم. بسیاری از تصورات ما در زندگی، بازتاب آلودگی یا پاکی ذهن خود ماست