2022-05-24 09:03:16
run out
/ˈrənˈaʊt/
/rʌnaʊt/
1- منقضی شدن، به پایان رسیدن، تمام شدن، مصرف شدن
2- بیرون کردن، بیرون راندن، باخر رسیدن، خسته شدن، مردود شدن
#عبارت_انگلیسی
to run out
/rʌn aʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: ran out] [گذشته: ran out] [گذشته کامل: run out]
تمام شدن
معادل ها در دیکشنری فارسی: تمام شدن تمام کردن ته کشیدن
to run out of something
چیزی تمام شدن
We're run out of coffee.
قهوهمان تمام شدهاست.
time/patience/luck ... runs out
وقت/صبر/شانس و... تمام شدن
My patience was running out.
صبرم داشت تمام میشد.
Our time is running out.
وقتمان دارد تمام میشود.
منقضی شدن باطل شدن
an agreement/official document... runs out
توافقنامه/سند رسمی و... منقضی شدن
My contract runs out in September.
قرارداد من در ماه سپتامبر منقضی میشود.
My driving licence runs out next week.
گواهینامه رانندگیام هفته دیگه منقضی میشود.
بیرون کردن توپزن از بازی
run out of time
وقت تمام کردن
▬ ▬مدرسه مکالمه▬ ▬
بهترین مجموعه مکالمه لهجه امریکن، فیلم، فایل صوتی ، متن و تمرین
133 viewsedited 06:03