Get Mystery Box with random crypto!

🖋 The Love🎙

لوگوی کانال تلگرام loovers — 🖋 The Love🎙 T
لوگوی کانال تلگرام loovers — 🖋 The Love🎙
آدرس کانال: @loovers
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 84
توضیحات از کانال


✅✏روزمـــــرگۍ هاۍ یڪ دختـــر📖🎵📷
✅✏موزیـــــڪ⏩⏪
✅✏تڪست هاے خاص📄
✅✏دل نـــوشته💄
✅✏کلیپ📹

Ratings & Reviews

2.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها

2021-04-25 08:21:03
در بيمارستان ها وقت شام و ناهار ، غذاها خيلی متفاوت است.

به يك نفر سوپ، چلوكباب و دسر می دهند،
و به يك كسی فقط سوپ می دهند،
و به يك نفر حتی سوپ هم نمی
ی دهند و می گويند كه فقط آب بخور،
به يک كسی می گويند كه حتی آب هم نخور،

جالب است كه هيچ كدام از اين بيماران اعتراض ندارند،
زيرا آنها پذيرفته اند كه كسي كه اين تشخيص ها را داده است طبيب است و آن كسی كه طبيب است حكيم است.

پس اگر خدا به يک كسی كم داده يا زياد داده ، شما گله و شكوه نكنيد كه چرا به او بيشترداده ای و به من كمتر داده ای.
اين كارها روی حساب و حكمت است.


@Loovers
106 viewsvida, 05:21
باز کردن / نظر دهید
2021-04-25 08:20:03
یه جلسه ی کاری در دهه پنجاه
از تفاوت تجملات بگیر تا سن و سالشون حتی


@Loovers
87 viewsvida, 05:20
باز کردن / نظر دهید
2021-04-25 08:13:41 آورده‌اند که شخصی به مهمانی دوست خسیس رفت. به محض این که مهمان وارد شد.
میزبان پسرش را صدا زد و گفت: پسرم امروز مهمان عزیزی داریم، برو و نیم کیلو از بهترین گوشتی که در بازار است برای او بخر.
پسر رفت و بعد از ساعتی دست خالی بازگشت. پدر از او پرسید: پس گوشت چه شد؟!
پسر گفت: به نزد قصاب رفتم وبه او گفتم از بهترین گوشتی که در مغازه داری به ما بده، قصاب گفت: گوشتی به تو خواهم داد که مانند کره باشد.
با خودم گفتم اگر این طور است پس چرا به جای گوشت کره نخرم، پس به نزد بقال رفتم و به او گفتم: از بهترین کره ای که داری به ما بده.
او گفت: کره ای به تو خواهم داد که مثل شیره ی انگور باشد، با خود گفتم اگر این طور است چرا به جای کره شیره ی انگور نخرم پس به قصد خرید آن وارد دکان شدم، و گفتم از بهترین شیره ی انگورت به ما بده، او گفت: شیره ای به تو خواهم داد که چون آب صاف و زلال باشد، با خود گفتم اگر این طور است چرا به خانه نروم، زیرا که ما در خانه به قدر کفایت آب داریم.
این گونه بود که دست خالی برگشتم.
پدر گفت: چه پسر زرنگ و باهوشی هستی؛ اما یک چیز را از دست دادی، آنقدر از این مغازه به آن مغازه رفتی که کفشت مستهلک شد.
پسر گفت: نه پدر، کفش های مهمان را پوشیده بودم!!


@Loovers
66 viewsvida, 05:13
باز کردن / نظر دهید
2021-04-25 08:11:46
یکی از دلایلی که بچه ها هرچقدر پایه میاد بالاتر تو ایران دچار افت درسی میشن اصلا همینه دیگه
یهو از ملیکا و پارمیدا با این استایل تغییر میکنه به هاشم و محمود با نیم کیلو سیبیل
شما این حالتو تا دبیرستان بزار من حاضرم دانشگارو ول کنم بیام از اول شروع کنم

@Loovers
51 viewsvida, 05:11
باز کردن / نظر دهید
2021-04-25 08:11:21
‏بستنی عروسکی ما VS بستنی عروسکی اونا

مال ما انگار داره می‌ره بانک بزنه پدسّگ :))


@Loovers
81 viewsvida, 05:11
باز کردن / نظر دهید
2021-04-25 08:10:55
ماجرای عجیب و دردناک سواستفاده از ننه گیلانی!

دختر ننه گیلانی : ۵ ماه مادرم را ندیدم چرا که شخصی مادرم را برده و با صدای او در فضای مجازی ویدیو میساخت و درآمدزایی میکرد

@Loovers
42 viewsvida, 05:10
باز کردن / نظر دهید
2021-04-25 08:07:41 وای خدا این شبکه سه عالیه!

پدر و مادر یک دختر سوری که سالها از دخترشون دور بودن رو آوردن یهو رو صحنه و با دخترشون که تو ایران بوده روبرو کردن

بعد دختر هول کرده. مجری به دختر( که فارسی بلده) میگه از پدر و مادرت (که فارسی بلد نیستن) بپرس کجا بودن شب گذشته؟
دختر کماکان گیجه بر میگرده به فارسی از پدر و مادرش میپرسه کجا بودید؟
بعد مجری دختر رو مسخره میکنه چرا فارسی پرسیدی!

آخه دوزاری تو رو توی شرایط قرار بدن تا دوماه لال میشی .چجور انتظار داری دختر مردم برات آنلاین ترجمه کنه

تخته کنید این شبکه و برنامه های مزخرف رو....

@Loovers
36 viewsvida, 05:07
باز کردن / نظر دهید
2021-04-25 08:06:47
"به سیم آخر زدن" از کجا اومده ؟

منظور از سیم (سکه نقره‌ای‌ست) و سیم آخر یعنی آخرین سکه‌ای که ته جیب مانده است. گویا قمار بازان کهنه کار، وقتی که زياد می‌باختند دست آخر به امید یافتن راه نجاتی در نومیدی آخرین سکه سیمین خود را هم خرج می‌کردند و اصطلاحا می‌گفتند: "این هم از سیم آخر" !

[عكس از قماربازان تهران دوره قاجار]

@Loovers
33 viewsvida, 05:06
باز کردن / نظر دهید
2021-04-25 08:05:57
دیدار محمدرضاشاه با عوامل فیلم مسافری از بهشت، گفته می شود محمدرضاشاه فیلم های نصرت الله وحدت را دوست داشت و همه آنها را تماشا می کرد. در این تصویر محمدرضاشاه برای نخستین بار برای دیدن یک فیلم‌ در یک سینمای عمومی حضور یافت.
از سمت راست: نصرت الله وحدت،شاه، حمیده خیرآبادی(نادره)،پرخیده، آزیتا لاچینی،اپیک یوسفیان و احمد قدکچیان
سینما پلازو ۱۳۴۲ خورشیدی


@Loovets
32 viewsvida, 05:05
باز کردن / نظر دهید
2021-04-25 08:04:13
عکسش قبل ازدواج

عکسش بعد ازدواج



@Loovers
31 viewsvida, 05:04
باز کردن / نظر دهید