Get Mystery Box with random crypto!

آنها هرگز ايمان نياورده اند، از اين رو خداوند اعمالشان را حبط | آفتاب سولدوز & خبری و تحلیلی

آنها هرگز ايمان نياورده اند، از اين رو خداوند اعمالشان را حبط و نابود کرد و اين کار بر خدا آسان است.(5)
اگر تنها معدودى از ياران پيامبر اسلام چنين بودند، بايد گفت متأسّفانه اکثريت مردم کوفه ـ که لشکريان امام (عليه السلام) را تشکيل مى دادند ـ اين گونه بودند. حضرت، سپس در ادامه اين سخن مى فرمايد:
«آن کس که شما را (براى دفاع از حقّ) فرا خواند، پاسخ آبرومندانه اى نمى شنود و آن کس که شما را با قهر و زور (براى جهاد و انجام وظيفه) در فشار بگذارد قلبش آرامش نمى يابد; مَا عَزَّتْ دَعْوَةُ مَنْ دَعَاکُمْ، وَ لاَ اسْتَرَاحَ قَلْبُ مَنْ قَاسَاکُمْ.»
اين سخن، در واقع، پاسخ به کسانى است که ممکن است بر اين گونه خطبه هاى امام (عليه السلام) خرده بگيرند که چرا آن حضرت تنها به موعظه بسنده مى کند؟ چرا با فشار و تهديد آنان را زير پرچم جهاد گردآورى نمى کند، آن گونه که در بسيارى از کشورهاى دنيا به هنگام بروز جنگ معمول است؟
امام (عليه السلام) در پاسخ مى فرمايد: اگر شما را آزاد بگذارم و از طريق دعوت به جهاد وارد شوم پاسخ مناسبى نمى دهيد و اگر با شدّت و فشار شما را فراخوانم، واکنشى که قلب را آرامش ببخشد نشان نخواهيد داد; چرا که افرادى سست و لجوج هستيد و چنين افرادى با اين گونه روحيات، بزرگترين مايه دردسر براى فرماندهان و پيشوايانند.
البتّه تاريخ نشان داده که همين مردم کوفه، تحت فشار ظالمانه بنى اميّه، ابن زيادها و حجّاج ها، در مسيرهاى تعيين شده به راه مى افتادند; چرا که جان و مال و ناموس خويش را در خطر مى ديدند، ولى اين کارى نبود که پيشواى عادلى مانند على (عليه السلام) انجام دهد.
حضرت باز در ادامه سخن مى افزايد: «شما پيوسته به بهانه هاى گمراه کننده متوسّل مى شويد و تعلّل مى ورزيد»; أَعالِيْلُ بِأَضَالِيْلَ(6).
و از من مى خواهيد که جهاد را به تأخير اندازم، مانند بدهکارى که (بر اثر سستى و سهل انگارى از اداى دين خويش ناتوان شده) از طلبکار خود پيوسته تمديد و مهلت مى خواهد; وَ سَأَلْتُمُوني التَّطْويِلَ، دِفَاعَ ذِي الدَّيْنِ الْمَطُولِ.
آرى، افراد ضعيف و سست عنصر و پُرگو و پرادّعا، هميشه چنينند. تمام همّشان در اين است که با انواع بهانه ها، از انجام وظايف مهم و سنگين سرپيچى کنند و سستى و زبونى خويش را در پرده اى از عذرهاى واهى و گمراه کننده بپوشانند. پيوسته امروز و فردا کنند و فرصتها را از دست بدهند.
درست شبيه همين معنا را در گروهى از منافقان و عافيت طلبان عصر پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) مى بينيم که قرآن درباره آنها افشاگرى کرده، ريشه اصلى درد آنها را چنين بازگو مى کند: (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مالَکُم إِذا قِيلَ لَکُمُ انْفِرُوا فِى سَبيِلِ اللهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الاَْرضِ أَرَضِيْتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الاْخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِى الاْخِرَةِ إِلاّ قَلِيلٌ).
اى کسانى که ايمان آورده ايد! چرا هنگامى که به شما گفته مى شود: «به سوىِ جهاد در راه خدا، حرکت کنيد!» بر زمين سنگينى مى کنيد (و سستى به خرج مى دهيد)؟ آيا به زندگى دنيا به جاى آخرت راضى شده ايد؟ با اين که متاع زندگى دنيا در برابر آخرت، جز اندکى نيست.(7)