Get Mystery Box with random crypto!

تأثیراتی که آگاهی‌هایِ «جلسه 21 ام دوره روانشناسی ثروت 1 با مب | خانواده صمیمی عباس منش

تأثیراتی که آگاهی‌هایِ «جلسه 21 ام دوره روانشناسی ثروت 1 با مبحث باور احساس لیاقت و چگونگیِ ساختن و اجرای آن در عمل» در تصمیمات‌، رفتارها و عملکرد مریم عزیز داشته است:

فکر میکنم امروز بقیه هم مثل من توگوشی محکمی خوردن.
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.
هر باوری که ساختی و در تو باعث عمل و حرکت و کسب مهارت نمیشه یک توهمِ
به لطف خدای مهربان تقریبا از یکسال پیش که من به اندازه ظرفم این موضوع رو درک کردم که تا کاری نکنم احساس لیاقت در من ایجاد نمیشه شروع به یادگیری کردم.شروع کردم تا احساس لیاقتی که تو گذشته و بر اساس انتخاب اگاهانه خودم قبل از تولد در این جایگاه انتخابش کرده بودم رو به خودم برگردونم.

استاد باور کنید احساس ارزشمندی ای که جلو آیینه به خودم میدادم برام کافی نبود…خیلی منتظر این فایل لیاقت بودم و از خدا میخواستم چیزی رو که دنبالشم رو تو این فایل بهم بگه و نمیدونید چقدر دقیق زدید به هدف استاد.

من از یکسال پیش که تو جلسه قبلی گفتم کار آموزش تاتو رو که بهم الهام شده بود بر اساس جدید ترین متدها شروع به یادگیری کردم ولی خب به خاطر جریانات بیماری خیلی بینش وقفه افتاد.
استاد من شروع کردم و به لطف خدا تلاش کردم اگاهی ای که از یکسال پیش یه مقدار درکش کرده بودم رو به عمل تبدیل کنم.من میدونستم که اگه تو خونه بشینم و روزی هزار بار جلو آیینه به خودم بگم تو فوق العاده ای اتفاقی نمیافته‌.
ولی با داشتن این اگاهی ها و کار کردن روی خودم باور ارزشمندی باعث عمل و حرکت من شد

من این مهارت رو با توجه به اصول اولیه یاد گرفتم. بارها برای شروع کردن کارم روی مدلهای زنده دچار استرس شدم. دستهام دچار لرزش میشد ومربیم میگفت بخاطر احساس مسئولیت بالاییه که نسبت به مشتری داری و کم کم خوب میشه..
درسته من بشدت احساس مسئولیت میکنم ولی اونی که دست منو میلرزونه عدم احساس ارزشمندی منه که در نگاه و حرف و عدم تایید مردم ریشه داره. در نگاه و تایید خانواده همسرم..جاریم…تایید شدن تو فامیل. گرفتن برچسب بهترین بودن و کمالگراییه که نمیذاره من خودم رو با خودم مقایسه کنم.
به قول شما جاری و باجناق و مردم و عمل کردن بر اساس نگاه این قشر از جامعه بشدت پتانسیل اینو داره که مارو به جوری برنه زمین که تا مدتها نتونیم بلند شیم. استاد ممنونم از شما و خدای درونتون که سر به زنگا همیشه باعث ارامش قلبم و فکرم میشید. اتفاقا من بشدت تصمیم گرفته بودم که به ترسهام از نگاه و تایید شدن و نشدن حمله کنم و اتفاقا از فامیل نزدیک همسرم مدل قبول کردم برای انجام کار…

استاد منم خستم از ایمان هایی که فقط توهم داشتنش رو داشتم. من مدتهاست که تصمیم گرفتم رشد کنم به ترسهام حمله کنم و انقدر درگیر تایید شدن یا نشدن نباشم. من قبل از اینکه برای این فامیل همسرم کار قبول کنم به دل ترسهام حمله کردم و برای خواهر شوهرم کار انجام دادم و اتفاقا دستمم نلرزید و خیلیم راضی بود.
والان نجواها بارها منو درگیر میکنه که نکنه دستت بلرره نکنه فک کنن بلد نیستی..نکنه خوب نشه و هزاران اگر و شاید برام میاره ولی استاد من دیگه نمیخوام نجواهارو بشنوم و هزار بار بهش میگم خدایی که موقع کار انجام دادن برای خواهر شوهرم برام هدایت و ارامش شد برای بقیه هم کمکم میکنه و کنارمه.

استاد پاشنه آشیل من مهم بودن حرف و نگاه مردمه…عدم تایید نشدنه…بهترین بودن تو شروع کاره‌. ولی دیگه بسه..

این باورهای سمی باعث شده که سالها در جا بزنم و بعد از چند سال کار کردن با شما تازه یکسال پیس فهمیدم که ایمان در عمل اررشمنده.. باور اررشمندی من زمانی ارزشمنده که تووعمل اجرا بشه
احساس ارزشمندی که شاید شروع کار برامون سخت باشه وهزاران مانع مثل ترس نگاه مردم و تایید شدن یا نشدن رو به همراه داشته باشه ولی وقت تکاملش رو طی کنه به بعدش دیگه تصاعدی میشه…

ترس من و باور عدم اررشمندی منه که باعث لرزش دستهام موقع کار میشه…اول کار بهترین بودن…بی نقص بودن من میدونم که اگه حرکت کنم و اقدام کنم وبه لرزش دستی که تمام مربی ها میگن طبیعیه اهمیت ندم وقتی یکسال بعد به عقب برگردم میبینم احساس ارزشمندی من فقط لق لقه زبانم نبوده و باکسب مهارت به جهان اثباتش کردم.