Get Mystery Box with random crypto!

تجربیات الهه عزیز از عمل به آگاهی های دوره 12 قدم سلااام | خانواده صمیمی عباس منش

تجربیات الهه عزیز از عمل به آگاهی های دوره 12 قدم

سلااام به روی ماه استاد عزیزم وخانم شایستهِ شایسته و همه هم دوره ایای ماهم

استاد جان من الان قدم دوم هستم و بسیار به همه به همه تمرینات این دوره متعهد هستم اما نمی دونم چرا از زیر بار این تمرین فوق العاده ستاره قطبی شونه خالی میکردم.
اما هرروز سعی میکنم تمام فایل هارو از اول مرور کنم و به اضافه اینکه هنرمندم وصبح تا شب تو هنرکدم درحال نقاشی کشیدن و تمرین کردنم
استاد تو این دوماهی که از شروع قدمام میگذره خیلی اتفاقات قشنگی توی زندگی برام رخ داده
قدمای قشنگ و عملی برداشتم
آگاهی های جلسه دوم این قدم اونقد بهم چسبید وقتی که شروعش کردم و دیدم ای جااااان انگار استاد اختصاصی این فایل رو برای من ساخته
چونکه قبل از شروع دوره بود که یه الهام دریافت کردم که الهه باید نقاشی بکشی و جمع کنی ببری قشم برای فروش.
اونموقع یعنی همین سه ماه پیش نهایت قیمتی که برای کارام میذاشتم 400 هزار تومان بود با اینکه کارم واقعا عالی هست.
یعنی فکر کنین چقدددد ذهنم محدود بود و این باور رو عمیقا داشتم که کسی پول نمیده برای کارام
عزت نفسمم بسیار پایین بود. مثلا استادم میگفت الهه این تکنیک جدید رو که یاد گرفتی بیا بهم اموزش بده یا تو اموزشگاه کلاس بردار و بازم میگفتم نه استاد اونقدام خوب نیست درصورتیکه تو دلم یه حسی جیییغ میکشید که دختررررررر کارت خیلی خفنه چرا باور نمیکنی تو هنرت فوق العاده است.
خلاصه ضمن کار کردن به آگاهی های این دوره تصمیم گرفتم به این الهام عمل کنم.
تو یه هفته با تمرکز کار کردم و نقاشی ها رو آماده کردم و دوستمم دعوت کردم به این سفر لذت بخش.
روز موعود رسید و پاشدیم رفتیم قشم با یه چمدون کارهای آماده و یه کوله لباس… وای استاد نمیتونم بگم از این لذتی که هنوز مزه مثل عسلش زیردندونمه
شب اول رو رفتیم جلوی سیتی سنتر بساط کردیم و خدااااای من چقد عالی بود. چقد انرژی مثبت اونجا فوران کرده بود
چقد آدما بهمون انرژی میدادن و از کارها تعریف میکردن
یکی برامون غذا میاورد میگفت میخوام لذت غذاخوردنو کنار شما ببرم
یکی میومد مینشست کنارمونو میگفت شما دارین جوونی میکنین چقد بهتون افتخار میکنیم و از این حرفا
استاد خیلی از کارا تو شب اول فروش رفت اونم با قیمتای بالایی که قبلش برام قابل تصور نبود.
مثلا تو لحظه مشتری میگفت قیمت چنده؟ قلبم یه قیمت رو برای اون کار در لحظه مشخص می کرد و میگفت فلان قیمت بعد ذهنم چشماش گرد میشد وبهش میگفتم ساکت الان فقط می خوام با قلبم حرف بزنم و همون قیمتی رو میگفتم که قلبا بهش باور داشتم و شخص با خوشحالی و کلی حس خوب ازم میخریدش
خلاصه که روزا تا غروب کار میکردیم و شبا روی فروش کارا. اخ که چقد لذت بخش بوددد
اونجا فهمیدم کارام و هنرم خیلی ارزشمنده. فهمیدم که خدا منو به این سفر هدایت کرده که باورم رو قوی کنه نسبت به مهارتم تا ببینم میتونم تابلوی 3میلیون تومانی رو به راحتی سفارش بگیرم که البته بازم باید بیشتر باشه اما تکامل واقعا نمیذاره که عجله کنم.
اما با گوش دادن به آموزش های شما و عمل به الهاماتم و این تجربه، این باور در من ساخته شد که من واقعا هنرمندم و توانایی هام خیلی بالاست.
این باور ساخته شد که ارزش تابلوهام خیلییی زیاده و این واقعیه و توهم نیست.
این باور ساخته شد که وقتی دلمو بدم به خدا و دستمو تو دستاش بذارم و قدم بردارم. قرار نیست من کاری کنم اون خودش افراد و مشتری های ثروتمند رو به سمتم هدایت میکنه
از وقتی از این سفر برگشتم، عزت نفسم خیلی بیشتر شده. حالم بهتر شده و ایمانم و امیدم بیشتر و بیشتر.
الان بیشتر سعی م کنم روی خودم کار کنم و ورودی هام رو کنترل کنم و ناخوداگاه شکر گزاری هام تغییر کرده
هر صبح و شب رو تو دفترم به مدت 3 ساله که شکر گزاری میکنم اما دیدم که شروع کردم توی نوت بوک گوشیم موارد مثبت روزم رو نوشتن و شکر گزاری کردن و بعد دوهفته هدایت شدم به خریدن دوره دوازه قدم و وقتی تمرین ستاره قطبی رو دیدم فهمیدم که واقعا برای به دست اوردن هرچیزی باید از قبل ذهنمون امادش بشه و اون یهویی نوشتن از نکات مثبت روزم همین تمرین ستاره قطبی بوده، خدایا شکرت
و اینکه فهمیدم دلیل اینکه از این تمرین شونه خالی میکردم، شاید بخاطر کم بودن عزت نفسم بوده.
دو هفته بعد از اینکه تصمیم به نوشتن این تمرین گرفتم، به نمایشگاه بزرگ نقاشی سیاه قلم در ایران هدایت شدم و دارم براش اماده میشم و این اولین باریه که این نمایشگاه برگزار میشه و من خیلیییی زیبا بهش هدایت شدم که بازم داستان هدایتش شیرینه ولی بخوام بنویسم واقعا طولانی میشه
باورهایی که میتونم بسازم اینه که من یه بار به الهام و هدایت خدا اعتماد کردم و هرچند یه ترسای ریز داشت اما شیرین ترین لذت زندگیم شد و کلی باورای قشنگ ساخته شد و کلی ثروت به زندگیم جاری شد