Get Mystery Box with random crypto!

بخشی از تغییرات شخصیتی فرشته عزیز از عمل به آگاهی ها و تمرینات | خانواده صمیمی عباس منش

بخشی از تغییرات شخصیتی فرشته عزیز از عمل به آگاهی ها و تمرینات دوره شیوه حل مسائل زندگی

به نام خداوند بخشنده و مهربان
سه روزی میشد که روی جلسه دوم از دوره شیوه حل مسائل کار می کردم و با توجه ب تعهدی که توی این دوره به خودم دادم، بعد از پنج بار گوش دادن و نوت برداری از آگاهی های جلسه، تمرینات رو شروع کردم.
خدای من چقدر جواب دادن به سوالات خودشناسی در این جلسه برای من سخت بود.
دست و پاهام میلرزید و عرق کرده بودم. ولی چون تعهد داشتم به انجام تمرینات، با وجود تمام مقاومت های ذهنم، هرطور شده بود تا سوال شانزدهم پیش رفتم و به سوالات فکر کردم و پاسخ دادم.
استاد چهارسال میشه ک من با تعهد دارم روی فایل ها و گفته های شما کار میکنم. روی عزت نفسم، روابطم، امور مالی ام و…
با توجه ب گذشته ی سختی ک داشتم تعهد فولادی داده بودم ک هرطور میشه من باید زندگی و آینده ی دلخواهم رو برامی خودم خلق کنم.
سال اول ب دوتا از خاسته های اساسی خودم خیلی راحت و عالی رسیدم و ایمانم قوی شد که می شود و می تونم و در نتیجه بیشتر کار کردم..
استاد نمیدونم داستان چیه که مهم ترین مسئله من روی موضوع روابط هست و نمیتونستم بدون حل کردن این موضوع سراغ بخش دیگه ای برم و این مسئله رو حل کنم و خالق ورود شخص ایده الم برای ازدواج به زندگیم میشم و بعدا میرم سراغ موضوع مالی.
استادجان هرچقدر من طی این سه سال تلاش می کردم، نشد ک ب خاسته ام برسم.حتی ی بار شخص مورد نظرم رو جذب کردم ولی خیلی راحت بدون اینکه مچ بشیم از زندگیم بیرون رفت.
خلاصه به جایی رسید که چون نتیجه ی مورد نظرم نمی یومد، گفتم جواب نمیده و تسلیم باش دختر و این نگاه ایمان منو کم کرده بود ولی از طرف دیگه دلم نمیومد ک این چن سال رو ک کلی روی خودم کار کرده بودم و تغییر کرده بودم رو از دست بدم.
وقتی دوره شیوه حل مسائل اومد روی سایت، بعد از یک ماه خریداری کردمش. وقتی به آگاهی های این دوره گوش میدادم ، حسی توی وجودم می گفت: همه چی حل میشه فقط دختر مسیرت رو ادامه بده.
دیروز ک سوالات خودشناسی جلسه 2 رو جواب میدادم، متوجه مقاومت هایی توی وجودم شدم که میترسیدم از اونا. تا سوال 16 رو سرکار جواب دادم و تصمیم گرفتم برم خونه و دوباره از اول سوال ها رو جواب بدم.
ساعت ده شب بود ک شروع کردم به دوباره جواب دادن به سوال ها و گفتم ک هرطور میشه باید این مسئله ی ازدواج ک تمام انرژی منو گرفته را حل کنم.
استاد قشنگم، وقتی سوال ها رو جواب می دادم متوجه ریشه ی مسئله ام شدم. باورم نمیشد ک ترمز اصلی و پاشنه ی اشیل من که جلوی نتایجم رو گرفته بود، احساس تحقیر و توهین بود…
قلبم داشت ستاپ میشد.چون از بچگی بخاطر شرایط خیلی بدی ک داشتم همش تحقیر و توهین میشدم ک تو زشتی بی ارزشی و… این مسائل موجب احساس حقارت در من شده بود. با اینکه من خیلی زیبا و شخص موفق و خوبی هستم‌ ولی چون خانواده و بقیه میخاستن خاسته های خودشون رو ب من بقبولانن و من قبول نمیکردم، از شیوه ی تحقیر و توهین استفاده میکردند.
استادجانم دیشب با راهنمایی های شما و مریم نازنینم و از دل پاسخ هام به سوالات خودشناسی جلسه 2، من این ترمز مخفی را پیدا کردم و متوجه ایراد کار شدم و ریشه مسئله رو پیدا کردم و الان احساس سبکی و ازادی دارم.
استاد چطور بگم ب شما... انگار تمام این چهارسال ک روی خودم کار میکردم و فکر می کردم تلاش هام نتیجه نمیده، همه مانند ابی پشت سد بودند و با توجه به خودشناسی ای که بهشت رسیدم، دیدم که اون سد، احساس حقارت توی وجودم هست.
وقتی من این سد رو شکستم، عزت نفس و روابط مورد دلخواه و احساس خوب نسبت به خودم و …. با قدرت زیاد وارد وجود من شدند و تمام زحماتم قبلیم جواب داد.
دیشب تا صبح ب حق شما و مریم گلی دعا کردم. آخه استاد قشنگم، چطوری شما اینقدر پر هستید چقدر اگاهی های نابی دارید. خداروشکر ک شما هدایت شدید و خداروشکر ک خداوند ب وسیله ی شما ماروهم هدایت کرد.
استاد جان من دیشب فقط سوالات رو جواب دادم،
باورت میشه امروز ک از خواب بیدار شدم و اومدم سر کار ، قشنگ تفاوت فرشته قبل و جدید رو متوجه شدم.حتی طرز حرف زدن و نشستن من فرق داره با دیروزم. محکم تر و با عزت نفس ترم امروز.
استاد جان باورم نمیشه منی ک از ته قلبم از آینه میترسیدم و مجبور میکردم خودمو ک باید خودمو دوست داشته باشم و بزور به خودم تو آینه نگاه می کردم یا خودم رو مجبور می کردم از خودم تعریف کنم و می فهمیدم که این تعریفام از خودم برای خودم واقعی و باور کردنی نیست، چون خودم به خودم احساس خوبی نداشتم و احساس لیاقت نداشتم.
اما امروز صبح خودم رو در آینه متفاوت دیدم. الان ک سرکارم هستم، صفحه مانیتور رو خاموش کردم و همش دارم خودمو میبینم و ناخوداگاه دارم قربون صدقه ی خودم میرم و لذت میبرم از دیدن خودم..