ساعت از نیمه شب گذشته. در باب موضوعی می اندیشم که آن را با شما | جامعه شناسی صلح
ساعت از نیمه شب گذشته. در باب موضوعی می اندیشم که آن را با شما در میان می گذارم. . . #انسان_اخلاقی در چارچوب های مختلفی قابل تعریف است که برخی از آن استانداردها گاه نقیض یکدیگرند. این نکته در ظرافت های #فلسفه_اخلاق قابل ردیابی است.
ترم جاری در دانشگاه فرهنگیان کرج درس #روانشناسی_اجتماعی داشتم. دو کنفرانس از مباحث ترم را به اخلاق و ارزیابی های اخلاقی اختصاص دادم. در لابه لای نظریه های ذات گرایانه و یادگیری اجتماعی، چند دانشجو از نظر شخصی ام پرسیده بودند. در پاسخ به #آفات_زبان اشاره کردم! . . امروز در سالروز درگذشت عزیزی بر سر مزارش بودم.
او نه جامعه شناسی خوانده بود و نه فلسفه اخلاق نظری می دانست. نه تخصصی در روانشناسی داشت و نه آکادمیسین بود. اما نازنین بانویی بود در حیات خویش. گرامی و محترم. مهربان و نجیب. به هنر اخلاقی زیستن واقف بود. به یاد دارم از او که می گفت: بدگویی مردم را نکنید. زبان به کام بگیرید!
او دختر عموی پدرم بود. حسب ارادت و مهر، من نیز دخترعمو سیما صدایش می کردم. بانویی بود دوست داشتنی که به فهم من، سرّ اخلاقی زیستن را می دانست. زبان! . . در سکوت خانه، در کتابخانه جستجو می کنم. کمی در آرای فلسفی مدرن و کمی در کتب اخلاقی کهن. این عبارت نهجالبلاغه قابل تأمل است؛
آنکه در عیب خود نظر کند از نظر در عیب دیگران باز ماند. نهجالبلاغه/ خطبه ۱۷۶ . . . #عباس_نعیمی_جورشری #حنیف_نعیمی_جورشری ۴ تیر ۱۴۰۱ @abbasnaeemi