Get Mystery Box with random crypto!

کانال اختصاصی عبدالله رمضان زاده (دغدغه)

لوگوی کانال تلگرام abdollahrmz — کانال اختصاصی عبدالله رمضان زاده (دغدغه) ک
لوگوی کانال تلگرام abdollahrmz — کانال اختصاصی عبدالله رمضان زاده (دغدغه)
آدرس کانال: @abdollahrmz
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 2.09K
توضیحات از کانال

نوشته ها و مقالات و مطالب مورد توجه عبدالله رمضان زاده.
اینستاگرام:
http://instagram.com/abdollah_ramezanzadeh

Ratings & Reviews

1.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها

2022-08-23 13:53:32 https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%86%D9%81%D8%AA-126/3892856-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%AF%D9%87-%DA%AF%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%A8%DB%8C
418 views10:53
باز کردن / نظر دهید
2022-08-23 13:53:32 بر اساس یک تحقیق مشخص شد
درآمد پنج برابری قطر نسبت به ایران در پارس جنوبی

مهدی افشارنیک/ سعیده شفیعی:این خلاصه‌ای از نکات این تحقیق( افشارنیک- شفیعی) است و متن کامل آن نیز روی خروجی قرار می‌گیرد

سعیده شفیعی_ مهدی افشارنیک : ایران و قطر چقدر از پارس جنوبی درآمد کسب کرده اند؟ این سوالی است که مبنای یک تحقیق مفصل توسط نگارندگان این مقاله شده است. و امروز در روزنامه دنیای اقتصاد چاپ شده است
سقف تولید روزانه از میدان پارس جنوبی به‌ ۵۷۵ میلیون متر مکعب گاز در سال ۱۳۹۶ رسید که نسبت به سال ۱۳۹۲ حدود ۳۳۴ میلیون متر مکعب۱۳۸ درصد افزایش نشان می‌دهد. این در حالی است که تولید قطر از این میدان در مدت مذکور معادل ۵۶۶ میلیون متر مکعب بود.


از سال ۱۳۹۰ تعرفه‌های گاز بخش‌های مختلف مصرف در چارچوب اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها در سال،‌ در دو دامنه ۷ ماهه اول و ۵ ماهه‌ دوم تعیین شده است.

یارانه‌ی گاز طبیعی در سال ۱۳۹۵ كه با در نظر گرفتن قیمت‌ منطقه‌ای گاز طبیعی در مقایسه با مقدار كل فروش داخلی به تفكیك بخش‌ها محاسبه شده نشان می‌دهد كه یارانه مصرف گازطبیعی با توجه به افزایش مصرف و اجرای طرح پلكانی مصرف گاز در بخش‌های خانگی و تجاری و همچنین نرخ بالای تسعیر ارز افزایش یافته است.

با احتساب یارانه‌ی گاز به عنوان هزینه‌ی فرصت گاز مصرفی، درمجموع ۲۳۳ میلیارد دلار درآمد از میدان گازی پارس جنوبی طی ۱۵ سال گذشته حاصل شده است.

با توجه به درآمد ۴ میلیارد دلاری صادرات گاز ایران به ترکیه، طی ۱۵ سال درمجموع ۷۰ میلیارد دلار درآمد صادراتی از محل صادرات گاز به این کشور حاصل شده است. با احتساب یارانه ۲۳۳ میلیارد دلاری ۷۰ میلیارد دلار درآمد صادراتی، مجموع درآمدهای ایران از میدان گازی پارس جنوبی به ۳۰۳ میلیارد دلار می‌رسد.

ایران تا ژانویه امسال، دو تریلیون متر مکعب گاز از پارس جنوبی استخراج کرده که کمتر از نصف تولید گاز قطر از این میدان طی سه دهه گذشته است.

در آن سوی میدان، قطر توسعه‌ی میدان گنبد شمالی خود را از سال ۱۹۹۱ آغاز کرده اما ایران توسعه‌ی پارس جنوبی را از سال ۲۰۰۱ آغاز کرد. در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۱ قطر حدود ۲۱۰ میلیارد مترمکعب گاز از این میدان استخراج کرد که به‌ارزش آن زمان، حدود ۶۰ میلیارد دلار درآمد برای قطر به‌دنبال داشته است.

قطر تمامی نیاز داخلی و صادراتی گاز خود را از گنبد شمالی تأمین می‌کند. طبق برآوردهای صورت‌گرفته میزان ذخایر گازی بخش قطری این میدان مشترک، ۳۶ تریلیون مترمکعب است که آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) میزان قابل استحصال گاز در بخش قطری را حدود ۲۶ تریلیون مترمکعب تخمین زده است. حدود ۶۰ درصد از مساحت میدان مشترک پارس جنوبی و ۶۰ درصد از حجم گاز درجای آن در سمت قطر قرار دارد.

این کشور در سال ۲۰۲۰ از مجموع ۲۱۱ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی تولید شده تنها ۲۲ میلیارد مترمکعب را با خط لوله‌ی دلفین به امارات و عمان صادر و ۱۰۶ میلیارد مترمکعب را به‌صورت LNG به کشورهای هندوستان، کره جنوبی، ژاپن، چین، انگلستان، پاکستان، کویت و سایر کشورها صادر کرده است.

قطر در سال‌های پیش‌رو، در نظر دارد تا سال ۲۰۲۷ ظرفیت صادراتی خود را با عملیاتی کردن دو فاز جدید، به سطح ۶۸ میلیارد مترمکعب افزایش دهد. قطر مشتاق است تا منابع گاز خود را در سریع‌ترین زمان ممکن توسعه دهد، زیرا اشتیاق مصرف‌کنندگان به سمت سوخت‌های پاک‌تر بسیار زیاد است.

پس از حمله‌ی روسیه به اوکراین، اروپا در حال رقابت برای یافتن جایگزین‌هایی برای گاز روسیه است. واردات گاز طبیعی مایع از قطر و ایالات‌متحده، بزرگ‌ترین صادرکنندگان جهان، بخش مهمی از این راه‌حل است.

چندین مقام ارشد اتحادیه اروپا (ازجمله جوزپ بورل، دیپلمات ارشد اتحادیه و رابرت هابک وزیر اقتصاد آلمان) در ماه‌های گذشته برای گفتگو در مورد عرضه گاز به قطر سفر کرده‌اند.

درآمدهای حاصل از بخش‌های نفت‌وگاز طبیعی 60 درصد تولید ناخالص داخلی قطر است. قطرگاز (Qatargas) بزرگ‌ترین شرکت گاز طبیعی مایع (LNG) جهان است. درآمدهای صادراتی این کشور در سال 2021 به بالاترین سطح از اواسط سال 2014 رسید، زیرا به دلیل کمبود عرضه در بازار، قیمت LNG به بالاترین حد خود رسید.

بر اساس آمار منتشر شده توسط صندوق بین‌المللی پول (IMF)، درآمدهای قطر از محل صادرات نفت و گاز (عمدتا از محل پارس جنوبی) به شرح جدول زیر است. به جهت قابلیت مقایسه با ایران همان دو دهه مورد بررسی قرار گرفته است. درآمدهای گازی قطر از میدان پارس جنوبی طی دو دهه‌ی گذشته بالغ بر 1453 میلیارد دلار بوده که پنج برابر درآمدهای ایران طی مدت مشابه است
لینک گزارش مفصل برای دانلود

https://naftkhabar.com/70901

لینک گزارش در روزنامه دنیای اقتصاد:
491 views10:53
باز کردن / نظر دهید
2022-08-11 18:04:15 "غلام" جبهه‌ها

رحیم قمیشی

بعضی‌ها آنقدر خوبند، آنقدر دوست داشتنی‌اند، آنقدر در دلت جا می‌کنند، که نمی‌خواهی آرامش‌شان را به هم بزنی!
نمی‌خواهی بیاوری‌شان به روی صفحه کاغذ، نمی‌آوری‌شان به حال حاضر، مبادا لکه‌ای بیفتد به وجود نازشان. دلت بسوزد.
همه که نمی‌فهمند در دل آن‌ها چه می‌گذشته
یک وقت چیزی می‌گویند
و من تا ابد خودم را نمی‌بخشم
که چرا آوردمش...
چرا دعوتش کردم به این روزها
و "غلام" از همان‌ها بود.
"غلامرضا اوصیا"ی بابلی را می‌گویم.

دوستم حسین برایم تعریف می‌کرد وقتی چهل ترکش همزمان نشسته بود در بدنش، و ریه و دست و پا و سر و کمرش را خونین کرده و امیدی به زنده ماندنش نمی‌رفت، غلام می‌بیندش.
وسط آن بمباران و دود و بوی باروت، وسط آن تیر و ترکش‌های سنگین کربلای پنج.
برادرِ غلام مجروح شده و پایش قطع شده بود، غلام با دو نفر دیگر به کمک هم او را عقب می‌بردند که حسین را می‌بیند افتاده.
غلام به آن دو می‌گوید برادرش را ببرند عقب، و خودش تنهایی حسین را به دوش می‌کشد.

دکتر حسین می‌گفت غلام که فرمانده گردان ما بود، با آن ریه‌های ناقصش، با آن خستگی شدید و شب نخوابی‌های مداومش، ۴۰ - ۵۰ دقیقه وسط آتش سنگین عراق یک تنه مرا به دوش کشید و یک ثانیه اشک غلام قطع نشد.
می‌گفت حسین من را ببخش.
احساس می‌کرد مسئول مجروح شدن و شهید شدن من اوست
احساس می‌کردم هر ترکشی که به تن من خورده، به دل او نشسته.
وسط معرکه می‌گفته حسین‌جان تو را به‌خدا مرا ببخش. مرا حلال کن.
غلام فکر نمی‌کرده کربلای پنج آن‌طوری شود.
برادرِ غلام که پایش قطع شده بود هرگز به عقب نمی‌رسد، و حسین عباس‌زاده زنده می‌ماند.
می‌ماند تا بگوید غلام چه بود و چه روح بزرگی داشت.

بچه‌های رزمنده پیشکسوت بابل، که امروز غالبا تنها مانده‌اند، می‌گفتند رادیو تلویزیون اطلاعیه پشت اطلاعیه می‌داد به مراکز اعزام بروید، بلندگوهای سپاه در همه کوچه‌ها می‌چرخید که جبهه منتظر نیروست، سی نفر چهل نفر می‌رفتند.
غلام از جبهه می‌رسید، با همان لباس‌های خاکی‌اش، با همان پیشانی پر چینش، با همان چشم‌های نافذش، صدا می‌کرد
- بچه‌ها...
ناگهان چهارصد نفر به خط می‌شدیم...
با عشق.
چون غلام بود، چون به او ایمان داشتیم، چون از عمق جان دوستش داشتیم، چون از نگاهش، از نگاه عجیبش می‌ترسیدیم...

از غلام بعدها بیشتر خواهم نوشت.
یک لشکر ۲۵ کربلا بوده و یک غلام
یک بابل بزرگ بوده و یک غلام
یک عالمه دل بوده و یک غلام
و همه عاشقش بودند...

خاطره‌ای را دیشب مهدی برایم از غلام گفت که حسابی به همم ریخت. خوابم را به‌هم ریخت، بیداری‌ام را، زندگی‌ام را!

می‌گفت غلام بعد از جنگ به دلایلی خیلی تنها شده بود، کمتر به جمع‌ها می‌آمد، کمتر در شهر دیده می‌شد، بخصوص این سال‌های آخری.
مهدی محمدی می‌گفت می‌دانستم نیمه شب‌ها در خلوت شهر، گاه می‌آید بیرون، سیگارش را روشن می‌کند و مسافتی چند کیلومتری را تنهایی پیاده‌روی کند.
یک شب کمین نشستم، و پیدایش کردم. جرأت کردم رفتم وارد تنهایی‌اش شدم.
فکر کردم دعوایم می‌کند.
اما نکرد.
ولی صحبتی نمی‌کرد.
انگار بغضی در گلویش باشد.

من ساکت با او قدم می‌زدم‌، او شاید منتظر بود چیزی بپرسم، که نمی‌پرسیدم.
من منتظر بودم او چیزی بگوید. که نمی‌گفت!
چرا رفته به سکوت، چرا رفته به تنهایی، چرا در پناه سیگارش، چرا همه‌اش فکر می‌کند، چرا از خانواده‌های شهدا خجالت می‌کشد، خودش را از آنها قایم می‌کند. چرا از جانبازان خجالت می‌کشد.

غلام سرش را نچرخاند به طرف من،
نگاهم نکرد، همان‌طور که به روبرو‌ نگاه می‌کرد، خودش شروع کرد.
بریده بریده و آرام؛
- مهدی!
من خیلی فکر کردم، اون دنیا، اگه خدا ازم پرسید این‌همه بچه‌های مردم رو بردی شهید کردی، چه بگم!
گفتم می‌گم "خیلی وقتا ندونستم خدا"
حالا می‌دونی چی فکر می‌کنم مهدی؟
اگه خدا بی‌تعارف و رک بهم‌ گفت:
"گُ... خوردی ندونستی"
اونوقت چی بگم!؟

و زد زیر گریه
و‌مسیرش را ازم جدا کرد
و دوباره رفت به‌همان تنهایی‌اش.

*** غلامرضا اوصیاء سال ۱۳۹۶ در حالیکه دهه پنجم عمرش را می‌گذراند، ناگهان قلبش ایستاد و برای همیشه دوستدارانش را تنها گذاشت.

@ghomeishi3
835 views15:04
باز کردن / نظر دهید
2022-08-08 14:32:05
اصل بنیادین امام حسین عدم بیعت با حاکم زورگوی ظالم، یا مقاومت در برابر تحمیل حاکم ناشایسته بود.
@abdollahrmz
1.5K views11:32
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 18:59:29
1.8K views15:59
باز کردن / نظر دهید
2022-07-17 09:45:54 محمدجواد غلامرضاکاشی، دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در یادداشتی با عنوان «روزی روزگاری دختران این سرزمین» در کانال تلگرامی خود نوشت:

پوشش زنان یک سویه شرعی دارد یک سویه سیاسی. این دو به ظاهر همزاد به نظر می‌رسند اما هر کدام داستان جداگانه‌ای دارند.
پوشش زنان هنگامی از قلمرو شریعت به حوزه سیاست قدم می‌نهد که بود و نبود پوشش زنان با هویت و بقاء یک نظم سیاسی گره خورده باشد. یکی از این سو فریاد بر می‌آورد حجاب سنگر اول است، باید از آن حراست کنیم، اگر فروبریزد همه چیز از دست می‌رود. یکی از آن سو فریاد می‌زند ای زنان با کشف حجاب راه را برای ساقط کردن نظام بگشائید. آنگاه آنچه در وهله نخست یک نزاع اجتماعی است، به یک نزاع پرحرارت سیاسی تبدیل می‌شود.

تبدیل کردن یک نزاع اجتماعی به یک نزاع حاد سیاسی در ایران امروز نظائر دیگری هم دارد، اما عمیق‌ترین و پرحرارت‌ترین مصداق آن حجاب زنان است. ماجرا چندان عمیق است که می‌توان یکی از اساسی‌ترین عوامل برآمدن اسلام سیاسی در روایت محافظه کارانه‌اش را کنترل پوشش زنان دانست. زنان و پوشش آنها یکی از اهداف پنهان اما بنیادین شکل‌گیری انقلاب بود. اگر روزی روزگاری عرصه سیاست به ماجرای پوشش زنان در ایران بی اعتنا شود، یک رویداد عظیم فرهنگی و اجتماعی رخ داده است.

ماجرا را از دو پنجره باید نگریست. از پنجره اول که بنگریم یک زن هنگامی که از سوی یک مامور اخطار حجاب می‌گیرد، حس تحقیر شدگی و توهین همه وجودش را در خود می‌فشرد. گویی به زن بودگی‌اش اهانتی شده است. مساله از استانداردهای حکومتی برای پوشش یک زن فراتر می‌رود، زنان به واسطه زن بودگی‌شان قدرت تحمل این وضعیت را ندارند. شاهد بودم که یک دختر دارای پوشش کامل اسلامی هم با خشم می‌گفت وقتی به دوست من اخطار داده می‌شود، ترغیب می‌شوم حجابم بکنم و آتش بزنم.

اما از پنجره دیگری هم می‌توان به صحنه نگریست. از منظر یک مرد یا زن متشرع، وجود خانم‌های فاقد پوشش اسلامی، از فقدان یک جامعه دینی خبر می‌دهد. آنها تنها در یک جامعه دینی که اصلی‌ترین نشانگانش زنان محجبه‌ هستند، احساس امنیت می‌کنند. دقیقاً همین حس جماعت‌های متشرع است که مساله حجاب را به یک خواست عمیق سیاسی تبدیل می‌کند. نظام سیاسی با نمایش قدرت در این حوزه است که می‌تواند از حمایت این جماعت متشرع بهره‌مند شود. حمایت گروه‌هایی که دار و ندار نظام در مواقع بحران‌اند.

یک زن پیش از آنکه از خانه بیرون ‌رود با لباسی که انتخاب می‌کند، باید تصمیم بگیرد به کدام جبهه سیاسی تعلق دارد. در شمار مدافعان نظام است یا قرار است دست به کار برکناری نظام شود. خوب است مردان یک لحظه خود را جای زنان بگذارند و احساس کنند وقتی از خانه بیرون می‌آیند کت و شلوار مقتضی دفاع از نظام بپوشند یا کت و شلوار معارضه جو با نظام را. آنگاه می‌توانند درک کنند زنان در چه وضعیتی قرار گرفته‌اند.

سیاسی کردن پوشش زنان، کارزاری است که جمهوری اسلامی از همان روز نخست گشود. این کارزار هر روز سیاسی‌تر می‌شود و هزینه‌های بیشتر و بیشتری برای خود حکومت و برای مردم ایجاد می‌کند. گذر زمان نیز اثبات کرده که نظام سیاسی پیروز این کارزار خود ساخته نیست، و هر چه بیشتر شکست می‌خورد، زبانش خشونت بارتر و به همین دلیل ناکارآمدتر می‌شود.

کاش به یاد می‌آوردند اگر روزی روزگاری بخشی از دختران این سرزمین به میل و رغبت به پوشش اسلامی روی آوردند، به خاطر وعده‌های تحقق عدالت و رفاه و آزادی بود. جامعه‌ای را در مخیله پرورده بودند که قرار بود یکی از نمونه‌های خوب زیستن در دوران مدرن باشد. متشرعان این سرزمین اگر از همان روز نخست، خواست تاسیس یک جامعه خوب را عزم کرده بودند، در متقاعد کردن دختران برای پذیرش پوشش مد نظرشان بیشتر موفق بودند.

سیاسی کردن موضوعی که در بنیاد خود اجتماعی است، به شرط پذیرش فضیلت‌های حیات سیاسی که همانا آزادی و عدالت است، معنادار است. آنکه در جهت تحقق این ارزش‌های برین سیاسی عمل می‌کند فاعل معتبری است برای آنکه در کارزارهای دیگر هم برنده باشد و الا در کارزاری که خود ساخته شکست می‌خورد. یکسو فرمان می‌دهد پوشش زنان باید اسلامی باشد، اما در تولید یک جامعه عادلانه و آزاد کامیاب نبوده است. سوی دیگر صرفاً با دفاع از پوشش آزاد زنان، وعده یک جامعه آزاد و عادلانه می‌دهد. خودتان قضاوت کنید کدام پیروز میدان هستند؟

@ensafnews
2.2K views06:45
باز کردن / نظر دهید
2022-07-12 20:22:59وکیل «سید مصطفی تاجزاده» در گفت‌وگو با ایلنا: پرونده را ندیده‌ام و اطلاعی از عناوین اتهامی موکلم ندارم/ می‌گویند در حال حاضر نیازی به حضور وکیل نیست


امیر حسین‌آبادی، در خصوص بازداشت موکل خود در شامگاه روز جمعه و آخرین وضعیت وی گفت: در ساعت ۱۲ نیمه شب جمعه خانم محتشمی پور همسر آقای تاجزاده با من تماس گرفتند و گفتند ساعت ۱۱ که بنده در منزل نبودم، آمده‌اند و ایشان را برده‌اند و سرایدار گفته است نزدیک ۸ الی ۱۰ نفر به منزل مراجعه کرده‌اند.

از آن گذشته بنده فکر کردم چه ضرورتی برای جلب چنین فردی در ساعت ۱۱ شب وجود داشته است که از دو حالت خارج نیست؛ یا مرجع قضایی یعنی بازپرس دستور جلب ایشان را داده و در دستور هم تصریح کرده که بازداشت می‌تواند در هر ساعت شبانه روز صورت بگیرد که بازپرس این اختیار را دارد یا ضابطین بدون دستور بازپرس چنین اقدامی را انجام داده‌اند که در آن صورت جرم محسوب می‌شود. احتمال زیاد می‌دهم که در دستور جلب بازپرس تصریح شده که شبانه هم می‌توانید بازداشت را انجام دهید هرچند ما هنوز حکم را ندیده‌ایم.

در ماده ۱۸۳ قانون آیین دادرسی کیفری تصریح کرده که جلب متهم به استثنای موارد ضروری باید در روز صورت بگیرد یعنی جلب متهم در شب استثنا است و قاعده این است که باید متهم را در روز جلب کنند و در ادامه قانون نیز آمده که در همان روز اگر تعطیل باشد قاضی کشیک باید تعیین تکلیف شود. قانون در خصوص موارد ضروری می‌گوید با توجه به اهمیت جرم که ما نمی دانیم جرم ایشان تا چه حد مهم بوده که ضرورت داشته ایشان را در شب بازداشت کنند.

برای مثال بازپرس مطلع می شود که قتلی اتفاق افتاده و ممکن است آلت قتل تا صبح از بین برود که بازپرس دستور تسریع در بازداشت را می دهد اما شرایط آقای تاجزاده که اینگونه نبوده یا می‌گوید وضعیت متهم، چه وضعیت خاصی اقتضا می‌کرد که ایشان را در شب بازداشت کنند؟! در مورد دیگر قانون احتمال فرار متهم را مطرح می‌کند اما آیا آقای تاجزاده فردی بوده که بخواهد فرار کند؟! من وکالت ایشان را از زمان انتخابات مجلس هفتم به عهده دارم و ایشان از آن زمان به دادگاه رفت و آمد داشته و ذره‌ای احتمال فرار برای آقای تاجزاده متصور نیست. البته که تشخیص ضرورت بر عهده بازپرس است اما این ضرورت باید متعارف باشد.

نکته دوم این است که معمولا و به طور اصولی باید اول متهم را احضار کنند و اگر احضار کردند و نرفت آن وقت حکم جلب صادر شود. ماده ۱۸۰ آیین دادرسی کیفری اجازه داده که بدون احضار بازپرس متهم را جلب کند اما این مورد در حالتی صادق است که جرائمی باشد که ماجزات آن‌ها سلب حیات است به این معنا که مجازات اعدام یا قطع عضو باشد یا اینکه متهم محل اقامت یا شغلی نداشته باشد. آقای تاجزاده هم محل اقامتش مشخص و هم شغل معینی دارد و چنین وضعیتی در خصوص ایشان صادق نیست. قانون اختیاراتی به قضات به خصوص بازپرس داده است اما از این اختیارات باید به طور متعارف استفاده شود. در نتیجه بنده این کیفیت بازداشت را متعارف نمی‌دانم؛ فرق است بین اینکه قاضی قانون را اجرا کند یا اینکه اعمال و اقدامات خود را قانونا توجیه کند.

حسین‌آبادی در پاسخ به این سوال که برخی عناوین اتهامی در فضای مجازی برای آقای تاجزاده مطرح می‌شود، آیا ایشان تفهیم اتهام شده است یا شما از اتهام ایشان مطلع هستید، گفت: بنده اطلاعی از عناوین اتهامی ندارم. با همسر ایشان تماس گرفتند که دارو و نسخه ایشان را همراه خود ببرد اما در پاسخ به این پرسش که آیا وکیل آقای تاجزاده می‌تواند حضور داشته باشد گفته بودند در حال حاضر نیازی به حضور وکیل نیست و به ایشان هم اتهام را نگفته بودند و حتی اجازه تماس تلفنی هم ندادند. یکی از قواعد این است و در آیین‌نامه زندان‌ها هم آمده که امکان تماس متهم باید فراهم شود. آنچه که در فضای مجازی آمده را بنده نمی‌توانم به عنوان وکیل تائید کنم چرا که ما پرونده را ندیده‌ایم./ایلنا

#امتداد
@emtedadnet
1.6K views17:22
باز کردن / نظر دهید
2022-07-09 13:14:52
اشتباه کرده‌اید.
منتقدی پاکتر، پاکدست‌تر و صلحجوتر از او نمی‌توانید پیدا کنید.
مصطفی تاجزاده را آزاد کنید!
@abdollahrmz
3.7K viewsedited  10:14
باز کردن / نظر دهید
2022-07-03 14:24:51 متن فوق از یک گروه واتس اپی برگرفته شده است
1.8K views11:24
باز کردن / نظر دهید
2022-07-03 14:23:28 از زبان بدن تا زبان سفر
اهل فن از زبان بدن و اهمیت آن در ارتباطات سخن می‌گویند. اما به نظر من زبان سفر هم چندان کم‌اهمیت نیست و گاه حرف زیادتری برای گفتن دارد!
اجازه بدهید دو مورد را برای مقایسه توضیح بدهم:
1 – در گرماگرم مذاکرات منتهی به تنظیم متن برجام، یک‌بار بحث به درازا کشید و تقریباً مذاکرات قفل شد. بنا شد نمایندگان کشورها برای کسب تکلیف به کشورشان مراجعه کنند. ظاهراً طرف ایرانی برگ جدیدی رو کرده‌بود و پیشنهادات جدیدی داشت که ابتکار عمل را در مذاکرات به دست گرفته‌بود. ظریف می‌توانست مثل بقیه وین را ترک کند و همزمان با بازگشت بقیه به وین برگردد. اما او عمداً دو سه روز در وین ماند تا بقیه بروند و برگردند. ظریف با این اقامت پیام ویژه‌ای به افکار عمومی جهانیان و رسانه‌ها ارسال کرد: ایران طرحی روشن برای مذاکره و توافق دارد، و ظریف نماینده تام‌الاختیار کشورش است و برای همین نیازی به مراجعه به تهران برای کسب تکلیف ندارد. اما بقیه کشورها تکلیفشان روشن نیست و باید نمایندگانشان بروند و کسب تکلیف کنند و تصمیم بگیرند. به بیان دیگر مدیریت مذاکره دست تیم ایرانی است، که با خیال راحت در وین خستگی درمی‌کند، تا نمایندگان کشورهای طرف مذاکرات بروند و پاسخی برای برگ برنده او بیابند.
2 – روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه گذشته باقری‌کنی رئیس تیم مذاکره‌کننده ایران در قطر درگیر مذاکره با نماینده اتحادیه اروپا بود. چند روز قبل از آن لاوروف وزیرخارجه روسیه به تهران آمده‌بود، و باقری‌کنی یک روز بعد از بازگشت از دوحه به مسکو رفت و با ریباکوف معاون وزارت خارجه روسیه ملاقات کرد. این که در این دو دیدار با طرف روس چه مطالبی ردوبدل شده، موردبحث نیست. اما در شرایطی که دشمنان و بدخواهان ایران دولت ایران را متهم می‌کنند که ابزار دست روسیه شده، و بدون اجازه روسیه تصمیم نمی‌گیرد، این دو سفر می‌تواند به‌عنوان سندی برای تأیید ادعا از طرف دشمنان ایران مطرح شود. اگر قدری درایت در کار بود، حداقل می‌توانستند از ریباکوف بخواهند خودش به تهران بیاید، به‌ویژه این‌که خبر سفر باقری‌کنی به مسکو توسط طرف روسی منتشر شده نه ایران. ازاین‌رو دشمنان به آن استناد کرده و خواهندگفت روسیه می‌خواست مراتب حرف‌شنوی ایران را به رخ غربی‌ها بکشد و بگوید ایران بدون اجازه ما با شما توافق نمی‌کند. درواقع سفر باقری‌کنی به مسکو آن‌هم یک‌روز بعد از بازگشت از دوحه و درعین‌حال عدم‌انتشار خبر این سفر از سوی تهران، و انتشار از سوی طرف روس باعث شد ادعای دشمنان ایران مستندتر شود.
حال بیایید زبان سفر ظریف را با زبان سفر باقری کنی مقایسه کنیم: آن‌روز ماندن ظریف در وین معنایی جز اقتدار ایران و توان مدیریت مذاکرات از طرف تیم ایرانی نداشت. اما امروز سفر شتابزده باقری کنی به مسکو هر مقصد و مقصودی داشته‌باشد، توپخانه تبلیغاتی دشمنان را تقویت کرد که: "ببینید شاهد از غیب رسید! طرف رفت تا به روسیه گزارش بدهد و کسب تکلیف کند".
کاش برای حفظ عزت ایران و کاستن از توان تبلیغاتی دشمن این سفر انجام نمی‌شد.
اما برگی از تاریخ: در گرماگرم رقابت تسلیحاتی و خط و نشان کشیدن‌های مصر و اسرائیل برای هم جمال عبدالناصر با روس‌ها توافق کرد که تجهیزات پیشرفته موشکی در مصر مستقر کنند. این کار بنا بود مخفیانه صورت بگیرد. اما نیروهای روسی در بندر اسکندریه پیاده شدند و خودروهای زرهی روس در حالی که نیروهای روسی بر روی آن‌ها به شهروندان مصری علامت پیروزی نشان می‌دادند، از بندر به سمت مقصد راه افتادند! مسکو بدون‌توجه به خواست ناصر می‌خواست حضورش را در مصر به رخ غرب بکشد. همین. انتشار عکس‌های دیدار باقری‌کنی با ریباکوف مشابه این ماجراست.
2.8K views11:23
باز کردن / نظر دهید