باور به این چند موضوع و مساله، زندگی انسان را بلکل متحول میکن | عبدالرضاسلطانی
باور به این چند موضوع و مساله، زندگی انسان را بلکل متحول میکند:
۱. «الله اکبر»؛ بزرگتر از همهکس و همهچیز، و ورای زمان و مکان و همه مخلوقات است.
۲. «فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا»؛ همه عزّت دست خداست، بدان معناکه، ذرهای از آنچه موجب سرافرازی، سعادت و شرف و قدرت و رزق، ثروت، عزت و ... میشود، نزد احدی غیر خدا نیست!
۳. «أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ...؟!»؛ پروردگار، برای بنده خود کافیست، و چنانچه این بنده، در مقام «عبد» باشد و این لطف و کرامت بزرگ الهی را قدر بداند، سلطنت جهان، اشرافیت بر مخلوقات و جایگاه خلیفةاللهی (جانشینی خداوند) را خواهد داشت، لذا دیگر نیازمند چیز دیگری نخواهد بود. در واقع این موهبت، در ازل، کسب و جاری شده، و تنها باید انسان، آنرا از درون خود، بَر بکشد و از فرماندهی بر همه ذرات هستی و همه موجودات جهان، بهرهمند شود. این هم محقق نمیشود، مگر در مقام بندگی: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ»؛ یعنی خدمت به دیگر بندگان خدا. دیگر بندگان خدا، یعنی تکثر ارواح حلول پیدا کرده در کالبد انسانهای دیگر.
۴. و در نهایت «... أَلَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انْتِقَامٍ؟!»؛ یعنی آیا خداوندِ شکستناپذیر و توانا، برای گرفتن تقاص و کیفر {از ستمکاران و کافران}، کفایت نمیکند؟! چقدر گره و گیر و حقد و حسد و کینه و حسادت، ماحصلِ انباشت خشم از حق و حقوقیست که به ناحق، غصب شده؛ اگرچه باید حق را ستاند و برای دفع و رفع ستم، و مبارزه با ستمکاران و سامانههای ستمگر، آنچه در توان هست را بهکار برد، اما ایمان به سنتهای الهی در زدودنِ هرآنچه بر خلاف فطرت جهان هستیست، یعنی «عدالت و مهر: بهار»، آرامبخشِ مسیر، انرژیدهنده به انسانِ منتظر، در جهت بازگشت به قلهی اشرفیت و خلیفةاللهیست. باور کنیم، یا لااقل تلاش کنیم باور کنیم که: ... إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَىٰ؛ ... همانا مىشنوم و مىبينم!