A Beautiful Mind

2022-06-13 20:21:09 .
.
.
● وقت دیالوگ

آنچه می شنوید، باند صدای یک سکانس از فیلم «ناخدا خورشید» ساخته ناصر تقوایی است، که برداشتی آزاد است از رمان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی. فیلمی که به عنوان یکی از بهترین اقتباس های ادبی در سینمای ایران شناخته می شود.
«ناخدا خورشید» داستان ناخدا خورشید(داریوش ارجمند)، ناخدای لنج کوچکی است که بار سیگارش، به دست «خواجه ماجد»، یکی از بزرگان شهر لو رفته و به آتش کشیده شده و او حالا، مجبور است برای جبران خسارت و قبل از آنکه لنج اش توقیف شود، کاری بکند. در این میان، او با دلالی به نام «فرهان» (علی نصیریان) برخورد می کند که قرار است چند فراری سیاسی را از مرز آبی عبور دهد و ...
آنچه می شنوید، سکانس مواجهه فرهان و ناخدا خورشید است و حرف های آنان برای رسیدن به یک تفاهم در این معامله. یکی از بهترین سکانس هایی که می توانید در آن، کارکرد دیالوگ ها در پردازش شخصیت های داستان و نقب زدن به دنیای درونی آنها را ببینید.

● فیلم: ناخدا خورشید
● نویسنده و کارگردان: ناصر تقوایی
● بازیگران:
داریوش ارجمند(ناخدا خورشید)
علی نصیریان(مستر فرهان)
سعید پورصمیمی(ملول)
و ...
● سال ساخت: ۱۳۶۵
.
.
.
@ABeautifulMind باز کردن / نظر دهید

2022-06-13 20:19:20 باز کردن / نظر دهید

2022-06-13 18:25:28 .
.
.
● بریده ای از یک کتاب

در جایی ناراحت ولی آزاد خوابیدن، بهتر از خوابیدن در جایی راحت، ولی بدون آزادی ست ...

● کتاب: ولگردهای دارما
● نویسنده: جک کروآک
● مترجم: فرید قدمی
.
.
.
@ABeautifulMind باز کردن / نظر دهید

2022-06-13 18:18:53 .
.
.
● بریده ای از یک کتاب

همه‌ش مجسم می‌کنم که چند تا بچه‌ی کوچیک دارن تو یه دشتِ بزرگ بازی می‌کنن. هزارها بچه‌ی کوچیک؛ و هیشکی هم اونجا نیس، منظورم آدم بزرگه، جز من. من هم لبه‌ی یه پرتگاهِ خطرناک وایساده م و باید هر کسی رو که میاد طرفِ پرتگاه بگیرم. یعنی اگه یکی داره می دوه و نمی‌دونه داره کجا می‌ره، من یه دفعه پیدام می‌شه و می‌گیرمش. تمام کارم همینه. یه ناتورِ دشتم. می دونم مضحکه، ولی فقط دوس دارم همین کار رو بکنم. با این که می دونم مضحکه ...

● کتاب: ناتور دشت
● نویسنده: جروم دیوید سالینجر
● مترجم: محمد نجفی
.
.
.
@ABeautifulMind باز کردن / نظر دهید

2022-06-13 18:08:18 .
.
‌.
● گزین گویه ها

بزرگترین اشتباه زندگیم اونجا بود که فکر کردم اگه کاری با بقیه نداشته باشم، بقیه هم کاری با من ندارن!

● وودی آلن
.
.
.
@ABeautifulMind باز کردن / نظر دهید

2022-06-13 18:04:19 .
.
.
● بازماندگان دهه ۱۹۳۰

کتاب ها مثل انسانها می میرند. فقط تعداد کمی از آنها زندگی جاودانه می یابند. در میان تمام نوول های سال ۱۹۳۰، در تمام ادبیات مغرب زمین که به عنوان داستان های برجسته محسوب شدند، سه تای آنها بدون از دست دادن قوت شان به دوره زمانی ما رسیدند؛ یک فرانسوی(«سرنوشت بشر» از آندره مالرو، دیگری آمریکایی(«خوشه های خشم» از جان اشتین بک) و سومی ایتالیایی(«فونتامارا» از اینیاتسیو سیلونه) ...

● قسمتی از مقدمه «مالکوم کولی» منتقد معروف در باره رمان «فونتامارا» نوشته اینیاتسیو سیلونه
.
.
.
@ABeautifulMind باز کردن / نظر دهید

2022-06-12 01:01:25 .
.
.
یاری اندر کَس نمی‌بینیم،
یاران را چه شد؟

دوستی کی آخر آمد؟
دوستداران را چه شد؟

● حافظ
.
.
.
@ABeautifulMind باز کردن / نظر دهید

2022-06-12 00:21:37 .
.
.
● وقت موسیقی

● Ave Maria
● Soprano: Nina Solodovnikova
● Composed by: Vladimir Vavilov (attribution to Giulio Caccini)
.
.
.
@ABeautifulMind باز کردن / نظر دهید

2022-06-12 00:21:22 باز کردن / نظر دهید

2022-06-12 00:08:52 .
.
.
● بریده ای از یک کتاب

وقتی که هنوز حیات داری، نمی‌توانی خودت را پیدا کنی. کلی رنگ هست که سرت را گرم کند و کلی آدم دور و برت می‌جنبد ... فقط در سکوت خودت را پیدا می‌کنی، یعنی وقتی که دیگر کار از کار گذشته، درست مثل مرده ها ...

● کتاب: سفر به انتهای شب
● نویسنده: لویی فردینان سلین
● مترجم: فرهاد غبرایی
.
.
.
@ABeautifulMind باز کردن / نظر دهید