Get Mystery Box with random crypto!

#تلنگر پدری برای پسرش تعریف میکرد که: گدایی بود که هر روز ص | کتابخانه دانشگاهی

#تلنگر

پدری برای پسرش تعریف میکرد که:
گدایی بود که هر روز صبح وقتی از این کافه ی نزدیک دفترم می‌اومدم بیرون جلویم را می‌گرفت.

هر روز یک بیست و پنج سنتی می‌دادم بهش... هر روز.

منظورم اینه که اون قدر روزمره شده بود که اون حتی به خودش زحمت نمی‌داد پول رو طلب کنه. فقط براش یه بیست و پنج سنتی می‌انداختم.

چند روزی مریض شدم و چند هفته ای زدم بیرون و وقتی دوباره به اون جا برگشتم می‌دونی بهم چی گفت؟

پسر: چی گفت پدر؟

گفت: «سه دلار و پنجاه سنت بهم بدهکاری...!»

پ.ن: بعضی از خوبی ها و محبت ها، باعث بدعادتی و سوءاستفاده میشه!

در اینستاگرام هم ما رو دنبال کنید

https://www.instagram.com/Academic_Library

@Academic_Library