#برشی_از_کتاب دروغ هم خواهم گفت. البته نه آن دروغ آزادانه و | دانشگاه جندی شاپور
#برشی_از_کتاب
دروغ هم خواهم گفت. البته نه آن دروغ آزادانه و نمايشى كه پيامبران هم ميگويند. بلكه دروغ اجباري ترسوها وقتى لازم ميشود خود را پنهان كنند مثل خرگوش كه تابستان گوشش خاكستري است و زمستان سفيدي ميزند. چه چاره وقتي پشت هر درختي يك شكارچي با تفنگ در كمين است؟ اين رفتار از طرفي نانجيبي است و درخور نكوهش اما آخر من و تو هم بايد زندگي كنيم رفيق. بگذار بيگانگان سرزنشمان كنند. اما ما وقتى لازم باشد دروغ هم خواهيم گفت. يا اگر لازم باشد مثل گرگ ناگهان جستى ميزنيم و حلقومِ قرباني را ميگيريم. بايد زندگي كرد برادرم. بايد زندگي كرد و مگر اصلا تقصير ماست كه اين خونِ گرم چسبنده چنين فريبنده و گواراست؟!