تحلیل بازار سرمایه 1) ارزش معاملات پایین (3700 میلیارد تومن)، | حساب و کتاب

تحلیل بازار سرمایه

1) ارزش معاملات پایین (3700 میلیارد تومن)، بی حال و کم رمق در حالی که کم واکنشی به اخبار مثبت در سطح بازار موج می زد. تقریبا می توان گفت با وجود خیلی دلایلی که برای خرید سهم ها پیش می آید، گیرهای فراوان بازار سهام منجر به عدم تمایل به خرید و نگهداری بلندمدت در بین صاحبان سرمایه شده است. آنها تمایل دارند در دارایی های دیگری سرمایه گذاری کنند که از تیغ برنده ی سیاست گذار بی هدف و دست پاچه بسیار دور باشد. خرداد ماه چیزی نزدیک به 8 هزار میلیارد تومن فروش حقیقی بیش از خرید آنها بوده. در کنار آن چون در فصل تقسیم سود هستیم بخشی از ارزش بازار سهام نیز به شکل تقسیم سود از بازار خارج می شود و بعید است با این وضعیت به بازار برگردد. لذا می توان گفت رفته رفته درصد سهام در سرمایه ایرانیان به صورت پیوسته افت می کند.

2) امروز مدیران بانک ملت با تکنیک های مختلف سعی کردند سهامداران خرد وارد مجمع نشوند یا نتوانند سوال بپرسند تا عملکرد افتضاح آنها در بوته آزمایش قرار نگیرد. واقعا اگر قرار بود مدیران دولتی ولی نعمت سهامدار باشد چرا اصلا این شرکت ها را آوردن در بورس و عرضه کردند. مدیریت که دست دولت است، منافع هم برای دولت، سپرده گذاران و پرسنل فعلی اسبق این بانک هاست، فقط زیان و کتک برای سهامدار خرد طراحی شده؟!! اصلا خود همین رفتار مدیران گماشته شده، یکی از دلایل عدم مقبولیت سهامداری در جامعه و اقتصاد ایران است.

3) از صبح نرخ نیما اعلام نشده. ظاهرا نرخ نیما روز گذشته 26100 تومن بوده و در مجمع پتروشیمی پارس، مدیرعامل این شرکت به این موضوع اشاره کرده. در واقع ما در مرحله ای دست پاچگی مدیریت هستیم که حتی جرات اعلام نرخ دستکاری شده و دربند شده را هم نداریم. شما تصور کنید سرنوشت درآمدی شرکت هایی که ما سهامدار آن هستیم در دستان عزیزانی با این سطح از جرات تصمیم گیری هستند. یادش بخیر یک زمانی بسته 11 ماده ای تصویب شد و قرار بود فاصله نیما و آزاد کم شود. فکر می کنم از زمان تصویب این نرخ آزاد مدام از نیما فاصله اش را بیشتر کرده. البته امروز یکی از معاونین وزارت اقتصاد گفته بود که می خواهند آزاد و نیما به هم نزدیک شود. در هر حال هر چقدر هم عقب بیافت این اتفاق خواهد افتاد. فقط منافع سهامداران معلوم در جیب چه کسی می رود. و 100 البته همین مدل تصمیم گیری باز هم باعث عدم اقبال به سهامداری می شود. جریانات بورس کالا هم دقیقا به فرهنگ سهامداری لطمه می زند.

4) خیلی ها می پرسند این پول ها کجا می روند، هر جایی که کسی کاری به کارش نداشته باشد. اگر می تواند به خارج از کشور و اگر نتوانست تبدیل به ارز و طلا یا سایر دارایی های بدون موی دماغ در داخل کشور می شود.

حسن کاظم زاده