#روایت_قلم ماتیو گفت به راستی که که زندگی دوزخ است. ایرن گفت | انجمن ادبی روایت
#روایت_قلم
ماتیو گفت به راستی که که زندگی دوزخ است. ایرن گفت یک دوزخ شیرین. - نه دوزخ تاریکی دوستیها و عشق بر پایه تردید و دوروئی و خواسته ها و منافع شخصی استوار است و همه ما در این دوزخ دست و پا می زنیم. ایرن گفت اما آزاد هستیم. ماتیو گفت: آزاد... در درون ما تضادهای خوفناک دست و پا می زند، حرص، طمع، کینه، دشمنی، شقاوت، دوروئی، با این حال چگونه می توانیم آزاد باشیم؟