در هزارهی گذشته ادبوَران(ادیبان) بسیاری برای پاسداری از زبان | ادبسار
در هزارهی گذشته ادبوَران(ادیبان) بسیاری برای پاسداری از زبان پارسی کوشیدند. به دور از دادمندی(انصاف) است که زنده داشتن و بالندگی پارسی را تنها دستاورد کوشش چند اندیشمند و ادبمند(ادیب) بدانیم. در اینجا با نمونههایی از واژههای پارسی که #نظامی_گنجوی در چامههای خود بهکار برده است، آشنا میشویم. این واژهها در نبیگ(کتاب) «گنجینهی گنجهای» چاپ و در تارنمای #فرهنگستان زبان و ادب پارسی همرسانی شده است:
اِستادگار: #خادم ، نگهبانی که ایستاده پاسبانی کند بختگویی: #شانس و خوششانسی، یاری بخت پیشخورد: #چاشنی_غذا ، #پیش_غذا جاندرازی: #طول_عمر جهاندرنگی: تاخیر جهان در انجام مقاصد شَهانگیز: کیش کردن شاه در بازی شترنگ(شطرنج) کَژمَژ زبان: کسی که #لکنت_زبان دارد ، کودکی که تازه زبان گشوده است نژاده: #اصیل