Get Mystery Box with random crypto!

برنده شدن فرزندم در رویارویی روباکی (رباتیک) آن روز در کاردر | ادب‌سار

برنده شدن فرزندم در رویارویی روباکی (رباتیک)


آن روز در کاردرمانی به درمانگر گفتم اگر می‌تواند کار ما را زودتر راه بیندازد چون باید به دانشگاه تهران برای رویارویی روباکی برویم.
ایشان نتوانست و ما به اندازه‌ای دیر رسیدیم که سرپرستان جشنواره ما را نپذیرفتند و دیر رسیدن و ابزار همراه نیاوردن و از همه بدتر با چرخ‌افزار(کالسکه) آمدن او را سه فرنود (دلیل) نپذیرفتن خواندند.
این سخن ایشان به پسر نازک‌دل ما برخورد و با تندی از من خواست که برگردیم ولی پافشاری من آن‌ها را برآن داشت تا با گردانندگان اندرون هماهنگی کنند. پس از چندی دوباره با همان سویه باز سخن راندند و این بار من از راهنمایی فن‌آموزشان گفتم و نام ایشان را آوردم. با شنیدن نام ایشان کمی نرم شدند و کسی را پی او فرستادند. ولی هنوز سدا(صدا)ی فرزند خسته و سردرگم من زیر پوشه‌ای که بر چهره زده بود بر رفتن فرمان می‌داد.
ناگاه فن‌آموز مهربانش رسید و پسر بی‌آنکه بر رای خود ابرام ورزد با وی همراه گشت و به درون گسیل  شد. من دم آسوده‌ای کشیدم و برای زدودن خستگی به چای پناه بردم.
دیدن کودکان و نوجوانانی که از سراسر میهن با امید و آرزو به پایتخت آمده‌اند تا در هماورد ابزارساخته‌های خود توانایی خود را بنمایانند، دیدنی و شگفت‌انگیز بود.
پدر کردی را دیدم که با لباس بومی فرزند خود را همراهی می‌کرد و از چهره‌ی آفتاب سوخته‌اش هر آن لبخند به سوی پور(پسر) توانمندش می‌تابید. یا پدر و مادر لر زبانی که شب را در خانه آشنایان مانده بودند تا دوری راه نتواند راه پیروزی دخترشان را بند کند.
هر کس که ابزار به دست‌ بیرون می‌آمد در درآیگاه(ورودی) که با پرده‌ی نمایه بازی‌ها آذین‌بندی شده بود، فرتوره می‌گرفت و خرسند و امیدوار به شهر و دیار خود برمی‌گشت.
ما هم با پورپویای خود همان‌گونه جشنواره را بدرود گفتیم و راستش را بخواهید برنده شدن‌اش را باور نداشتم.
چند روز گذشت و ما در سودای رفتن به زادگاه بودیم که زنگ زدند و مژده‌ی پیروزی پورپویای ما را دادند. نوید خوشایندی بود.
در روز پایان جشن (اختتامیه) نیز که همه‌ی بچه‌های برتر آمده بودند، شور و شادی سرسرای فردوسی دانشگاه را پر کرده بود. پدران و مادران به پیروزبختی فرزند خویش می‌بالیدند. دوربین‌ها لبخندهای زیبا را شکار می‌کردند و در یک آن می‌شد نمایی از توان به بار نشسته‌ی فردای این سرزمین را اینجا به دیدار نشست.


پی‌نوشت نویسنده: این نوشته بر پایه‌ی رویدادی راست‌انجام است. «روباک» را برابر «ربات» آورده‌ام. چون ربات از واژه‌ی robata در زبان چک گرفته شده و به کارگرفتن و به‌کار واداشتن (کار اجباری) و بیشتر برای رُفت و روب را گویند.


نویسنده و فرستنده: #احمد_ابراهیمیان(رهگذر)
#پیام_پارسی #ربات

@AdabSar