پارسی سرودههای #فرخی_سیستانی بر گرفته از دیوان «فرخی سیستانی | ادبسار
پارسی سرودههای #فرخی_سیستانی
بر گرفته از دیوان «فرخی سیستانی» به کوشش «محمد دبیرسیاقی» گردآوری و گزینش: #بلال_ریگی
با لب شیرین با من سخنان گوید تلخ سخن تلخ نداند که نه اندر خور اوست نه به اندازه کند کار و نگویم که مکن؛ چه کنم بس که مرا جان و جهان در بر اوست!
با تو خو کردم و خو باز همی باید کرد از تو ای تندخوی سنگدل تنگدهان!
نوبهار آمد و بشکفت به یکبار جهان بر سر افکند زمین هرچه گُهر داشت نهان تا ز خواب خوش بگشاد گل سوری چشم لالهی سرخ ببندد همی از خنده دهان؛ خیز تا بر گل نو کوزگکی باده خوریم پیش تا از گل ما کوزه کند دستِ زمان!
تو ندانی که مرا کارد گذشتهست ز گوشت تو ندانی که مرا کار رسیدهست به جان تا همی گفتم باشد که نکو گردد کار کار من بر بتری بود و دل من به گمان!